جدول جو
جدول جو

معنی گاخسه - جستجوی لغت در جدول جو

گاخسه
مکانی مسطح در گاوسرا جهت خوابیدن گاوها و دوشیدن آن ها
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

جعبه ای دارای خانه های متعدد که در چاپخانه حروف سربی را در آن می ریزند، کاس
فرهنگ فارسی عمید
(سَ)
راهی باشد بغیر از راه متعارف خانه ای که از آن راه نیز آمد و رفت توان کرد. (برهان) (جهانگیری). راهی که غیر در، برای درآمدن خانه بود و آنرا برباره و برواره هم گویند. بتازیش رق خوانند.
لغت نامه دهخدا
(خِ سَ / سِ)
تأنیث باخس. در حق زیرکی گویند که خود را احمق وانماید. رجوع به باخس شود
لغت نامه دهخدا
(خِ سَ)
تأنیث داخس
لغت نامه دهخدا
(سَ / سِ)
طربال. بارۀ دیوار بلند. (صراح)
لغت نامه دهخدا
(سِ)
از لوازم چاپخانه. در تداول مطابع میزی با یکصد و چهارده خانه که حروف سربی در میان آن خانه ها است و حروف چین برای ترتیب کلمات حروف از آن برمیگیرد. محفظۀ حروف سربی در مطابع
لغت نامه دهخدا
(اَ خِسْ سَ)
جمع واژۀ خسیس
لغت نامه دهخدا
(سِ)
رجوع به گارسه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از پاخسه
تصویر پاخسه
باره دیوار بلند طربال
فرهنگ لغت هوشیار
بر گرفته از روسی} کاسا {بر گرفته از} کیس {انگلیسی وانخان جعبه ای کم عمق و خانه خانه (معمولا دارای 114 خانه) که حروف سربی را در خانه های آن جای دهند و حروفچین برای تنظیم کلمات حرفها را از آنها بیرون میاورد و پهلوی هم می چیند محفظه سربی در چاپخانه ها
فرهنگ لغت هوشیار
جعبه ای کم عمق و خانه خانه (معمولا دارای 114 خانه) که حروف سربی را در خانه های آن جای دهند و حروفچین برای تنظیم کلمات حرفها را از آنها بیرون میاورد و پهلوی هم می چیند محفظه سربی در چاپخانه ها
فرهنگ لغت هوشیار
((س))
جعبه ای خانه خانه که حروف چاپ دستی را برای حروف چینی در آن قرار می دهند
فرهنگ فارسی معین
افسانه، داستان
فرهنگ گویش مازندرانی