جدول جو
جدول جو

معنی کیمیاسازی - جستجوی لغت در جدول جو

کیمیاسازی
کیمیاگری، (فرهنگ فارسی معین)، شغل و عمل کیمیاساز، رجوع به مدخل قبل شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

عمل لیمیاساز:
آن رسن کش به لیمیاسازی
من بیچاره در رسن بازی،
نظامی
لغت نامه دهخدا
(تُنْدْ)
آنکه کیمیا سازد، آنکه از دواها طلا و نقره سازد، (آنندراج)، کیمیاسنج، کیمیاگر، (ناظم الاطباء)، کیمیاسازنده، آنکه به ساختن کیمیا پردازد:
نخری زرق کیمیاسازان
نپذیری فریب طنازان،
نظامی،
بگو ای سخن کیمیای تو چیست
عیار تو را کیمیاساز کیست ؟
نظامی،
ز دکان عطار چون بازگشت
به افسونگری کیمیاساز گشت،
نظامی،
کیمیاسازان گردون را ببین
بشنو از میناگران هر دم طنین،
مولوی (مثنوی چ رمضانی ص 265)،
کیمیاساز است چه بود کیمیا
معجزه بخش است چه بود سیمیا،
مولوی (مثنوی چ نیکلسن دفتر1 ص 33)،
رجوع به کیمیاگر شود
لغت نامه دهخدا
عمل کیمیاکار، کیمیاگری، حیله گری:
کیمیاکاری جهان دورنگ
لعل آتش نهفته در دل سنگ،
نظامی،
رجوع به کیمیاگری شود
لغت نامه دهخدا
(سَ)
کیمیاگری. عمل وحالت کیمیاسنج. رجوع به کیمیاسنج و کیمیاگری شود
لغت نامه دهخدا
(خَ بَ دَ / دِ هََ دَ / دِ)
آنکه لیمیا سازد
لغت نامه دهخدا
تصویری از کیمیا سازی
تصویر کیمیا سازی
کیمیا گری
فرهنگ لغت هوشیار
کیمیاگر: بگو ای سخن کیمیای تو چیست ک غبار ترا کیمیا ساز کیست ک (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار
نیرنگسازی عمل لیمیاساز: آن رسن کش به لیمیا سازی من بیچاره در رسن بازی (نظامی لغ)
فرهنگ لغت هوشیار