- کیموس
- مایعی غلیظ که پس از فعالیت هضم در معده، آماده تحویل به روده ها می شود
معنی کیموس - جستجوی لغت در جدول جو
- کیموس
- غذا در معده قبل از آنکه خون گردد، غذائی که در معده پخته و قابل هضم شده باشد
- کیموس
- مواد غذایی موجود در معده که با ترشحات و عصیر معدی آغشته شده. کیموس کم و بیش حالت مایعی غلیظ را دارد، جمع (ع) کیموسات، استحاله طعام است در معده - بعد از هضم - به جوهری دیگر که ماده ای غلیظ مایل به رنگ زرد باشد
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
غده ای که در کودکان در بالای قفسه سینه و جلو نای قرار دارد
مایعی شیری رنگ که در اثر جذب مواد غذایی از رودۀ کوچک، در عروق لنفاوی یافت می شود
خاک، بلند بر آمده
در زبان های فرنگی پیشوندی است که هزار را می رساند قیلوس لاتینی پختار مواد غذایی داخل معده که با عصیر معدی و دیاستاز های معده آمیخته و مخلوغ شده و بصورت مایعی کمابیش غلیظ در آمده قیلوس
مواد غذایی داخل معده که با شیره معده و دیاستازهای معده آمیخته و مخلوط شده و به صورت مایعی کمابیش غلیظ در آمده، قیلوس
بد دلی، سست گشتن، تنها خوردن، شتابی کردن
مواد غذایی موجود در معده که با ترشحات و عصیر معدی آغشته شده. کیموس کم {بیش حالت مایعی غلیظ را دارد، جمع کیموسات: لبن (شیر)، . . کیموسها بد را براند، استحاله طعاماست در معده بعد از هضم بجوهری دیگر که ماده ای غلیظ مایل برنگ زرد باشد