جدول جو
جدول جو

معنی کیرآورد - جستجوی لغت در جدول جو

کیرآورد(وَ)
رجوع به مادۀ قبل شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کارآور
تصویر کارآور
کاردان، کارفرما
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از برآورد
تصویر برآورد
تعیین کردن قیمت و سنجیدن چیزی، تخمین
برآورد کردن: قیمت کردن، سنجیدن
فرهنگ فارسی عمید
(رَ نَ / نِ دَ وَ دَ)
تکبر کردن. کبر فروختن. باد کردن:
نه گر چون تویی با تو کبر آورد
بزرگش نبینی به چشم خرد.
سعدی (بوستان)
لغت نامه دهخدا
(کَ / کِ وَ)
مکاری. حیله گری. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(شِ / شُ مَ / مُ)
مخفف شیرخورده، شیرخوار. شیرخواره. شیرخور. کنایه از طفل که هنوز پا به سن نگذاشته است:
ز خفتان رومی و ساز نبرد
شگفتید از آن کودک شیرخورد.
فردوسی.
رجوع به شیرخوار و شیرخواره و شیرخور شود
لغت نامه دهخدا
(وَ)
دارای جای بزرگ و وسعت زیاد. کیرآورد. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون)
لغت نامه دهخدا
(خُرْ)
نام پرده ای از موسیقی که در آخر شب سرایند. (غیاث). رجوع به زیرخرد شود
لغت نامه دهخدا
(وْ)
درخت صنوبر. (آنندراج). درخت سرو، جام برنجین. (ناظم الاطباء). پیالۀ برنجی. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(وَ)
آوردۀ تیغ. محصول جنگ. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). غنیمت جنگی:
در جهان امروز بردابرد تست
دولت و اقبال تیغآورد تست.
ظهیر فاریابی (یادداشت ایضاً)
لغت نامه دهخدا
(م مَ / مِ پَ سَ)
که دیر طی شود. که دیرپایان یابد، طولانی. دراز:
هر مرادی که دیر یابد مرد
مژده باشدبعمر دیرنورد.
نظامی
لغت نامه دهخدا
تصویری از گیرآوردن
تصویر گیرآوردن
دست یافتن، پیدا کردن، یافتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برآورد
تصویر برآورد
تخمین، دید، تعیین قیمت کردن چیزی، به حدث خرجی را پیش بینی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
دنبالعقباز پساز پی: اما آن ظلم که به پی آورد او در همدان بسنهء... رفت از همه سالها گذشته بود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کارآور
تصویر کارآور
کاردان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برآورد
تصویر برآورد
((~. وَ یا وُ))
تخمین زدن، تعیین ارزش چیزی بطور تقریبی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از برآورد
تصویر برآورد
تخمین، محاسبه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از برآورد
تصویر برآورد
Estimation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از برآورد
تصویر برآورد
estimation
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از برآورد
تصویر برآورد
schatting
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از برآورد
تصویر برآورد
추정
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از برآورد
تصویر برآورد
見積もり
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از برآورد
تصویر برآورد
הערכה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از برآورد
تصویر برآورد
अनुमान
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از برآورد
تصویر برآورد
perkiraan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از برآورد
تصویر برآورد
การประเมิน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از برآورد
تصویر برآورد
оценка
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از برآورد
تصویر برآورد
Schätzung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از برآورد
تصویر برآورد
estimación
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از برآورد
تصویر برآورد
stima
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از برآورد
تصویر برآورد
estimativa
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از برآورد
تصویر برآورد
估计
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از برآورد
تصویر برآورد
szacowanie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از برآورد
تصویر برآورد
оцінка
دیکشنری فارسی به اوکراینی