جدول جو
جدول جو

معنی کژمژ - جستجوی لغت در جدول جو

کژمژ
خمیده و ناراست، کج وکوله
تصویری از کژمژ
تصویر کژمژ
فرهنگ فارسی عمید
کژمژ
خمیده و ناراست
تصویری از کژمژ
تصویر کژمژ
فرهنگ لغت هوشیار
کژمژ
((کَ مَ))
کج، ناراست، پیچیده
تصویری از کژمژ
تصویر کژمژ
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کژمژی
تصویر کژمژی
کجی نا درستی نا همواری: (لیک چندان زیب دارد کژمژی دندان او کان نیابی در هزاران کوکب گردون گذار)، (سنائی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کژوژ
تصویر کژوژ
بادی که کج وزد باد مخالف نکباء (التفهیم)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مژمژ
تصویر مژمژ
مگس بزرگ سبز رنگ خرمگس کونکاون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کژوژ
تصویر کژوژ
((کَ وَ))
بادی که کج وزد، باد مخالف
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مژمژ
تصویر مژمژ
((مِ مِ))
خرمگس
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مژمژ
تصویر مژمژ
خرمگس، نوعی مگس درشت با خرطومی کوتاه و برجسته که در جاهای مرطوب تخم گذاری می کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کژمژزبان
تصویر کژمژزبان
کسی که زبانش لکنت دارد و نمی تواند درست حرف بزند، کودکی که به تازگی سخن گفتن را یاد گرفته است، برای مثال طفل چهل روزۀ کژمژزبان / پیر چهل ساله بر او درس خوان (نظامی۱ - ۳۶)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کژمژ زبان
تصویر کژمژ زبان
کودکی که تازه بسخن آمده و زبانش روان نشده: (طفل چهل روزه کژمژ زبان پیر چهل ساله برش درس خوان)، (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار