جدول جو
جدول جو

معنی کچرود - جستجوی لغت در جدول جو

کچرود
نام ناحیه ای در دشت منطقه ی کجور
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کُ چِ چَ مَ)
دهی است از دهستان قلعه عسکر بخش مشیز شهرستان سیرجان. کوهستانی و سردسیر. سکنه 180 تن. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(چُ)
ده کوچکی از دهستان اشکود بالا که در بخش رودسر شهرستان لاهیجان در 56 هزارگزی جنوب رودسر و 20 هزارگزی خاور سی پل واقع است و 20 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(کِلْ لِ)
دهی از دهستان اشکور بالاست که در بخش رودسر شهرستان لاهیجان واقع است و 124 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(کَ مَ رَ)
دهی از دهستان راستوپی است که در بخش سوادکوه شهرستان شاهی واقع است و 650 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان قشلاق کلارستاق بخش چالوس شهرستان نوشهر، واقع در نه هزارگزی باختر چالوس و کنار راه شوسۀ چالوس به شهسوار که در کنار دریا قرار دارد. ناحیه ای است دشت، معتدل، مرطوب و دارای 300 تن سکنه. از رود خانه سرداب رود مشروب میشود. محصولش برنج و لبنیات است. شغل اهالی کشاروزی است. دبستان دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(کُ / کَ)
چاه بسیار عمیق را گویند که آب از آن به دشواری توان کشید. (برهان). چاه کم عمق که به دشواری از آن آب برآید. (آنندراج) (انجمن آرا). رجوع به کروخان شود
لغت نامه دهخدا
(کُ)
دهی است از بخش طالقان شهرستان تهران. کوهستانی و سردسیر است و 774 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
یکی از نام های قدیمی دریای خزر در منابع پهلوی، از توابع
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع دلارستاق لاریجان واقع در منطقه ی آمل
فرهنگ گویش مازندرانی