جدول جو
جدول جو

معنی کوفشانه - جستجوی لغت در جدول جو

کوفشانه
بافنده، جولاهه، برای مثال نفرین کنم ز درد فعال زمانه را / کاو کبر داد و مرتبت این کوفشانه را (شاکر - شاعران بی دیوان - ۴۵)
تصویری از کوفشانه
تصویر کوفشانه
فرهنگ فارسی عمید
کوفشانه(نَ / نِ)
جولاهه. (از لغت فرس اسدی چ اقبال ص 498). به معنی جولاهه و بافنده باشد. (برهان). جولاه زیرا که شانه آلتی است معروف جولاه را و چون همیشه نظر بر آن دارد، او را به کوف شباهت داده اند. (فرهنگ رشیدی). در برهان به معنی جولاهه و بافنده آورده و در رشیدی گفته که چون جولاهه همیشه در شانه که آلت کار اوست نظر دارد او را به کوف شباهت داده اند و به کسر کاف اصح است. (انجمن آرا) (آنندراج). جولاهه. پای باف. بافنده. گوفشانه. نساج. حائک. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
نفرین کنم ز درد فعال زمانه را
کو کبر داد و مرتبت این کوفشانه را
آن را که با مکوی و کلابه بود شمار
بربط کجا شناسد و چنگ و چغانه را.
(لغت فرس چ اقبال ص 498)
لغت نامه دهخدا
کوفشانه
جولاهه بافنده: نفرین کنم ز درد و فغان این زمانه را کوداد کبر و مرتبت این کوفشانه را. (شاکر بخاری رودکی)
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کوشانه
تصویر کوشانه
(دخترانه)
کوشا، ساعی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از کودکانه
تصویر کودکانه
به روش کودکان مانند کودکان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صوفیانه
تصویر صوفیانه
به طریق صوفیان، به شیوه و روش صوفیان، همچون صوفیان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کافرانه
تصویر کافرانه
از روی کفر و بی دینی مانند کافران مثلاً چهرۀ کافرانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کوفشانده
تصویر کوفشانده
بافنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اوفسانه
تصویر اوفسانه
افسانه و سرگذشت
فرهنگ لغت هوشیار
سوفیانه درویشانه همچون صوفیان به طریق صوفیان: سماع صوفیانه، به شیوه صوفیان: صوفیانه عمل می کند، بحری از اصول موسیقی و آن سه ضربی است، سر انداز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کافرانه
تصویر کافرانه
مانند کافران ملحدانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کودکانه
تصویر کودکانه
بچه گانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از موفقانه
تصویر موفقانه
پیروز گرانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کوفشان
تصویر کوفشان
بافنده، جولاهه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از صوفیانه
تصویر صوفیانه
((یِ))
همچون صوفیان، به شیوه صوفیان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کودکانه
تصویر کودکانه
((دَ نِ))
مانند کودکان بودن مجازاً، غیرمنطقی، نامعقول
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کوچکانه
تصویر کوچکانه
Diminutively
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کودکانه
تصویر کودکانه
Baby, Childish, Childlike, Childishly, Infantile
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کوچکانه
تصویر کوچکانه
diminutivement
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از کودکانه
تصویر کودکانه
bébé, enfantin, de manière enfantine, infantile
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از کوچکانه
تصویر کوچکانه
зменшено
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از کوچکانه
تصویر کوچکانه
diminutivamente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از کودکانه
تصویر کودکانه
bambino, infantile, in modo infantile
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از کوچکانه
تصویر کوچکانه
diminutivamente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از کودکانه
تصویر کودکانه
bebé, infantil, de manera infantil
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از کودکانه
تصویر کودکانه
дитячий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از کودکانه
تصویر کودکانه
bebê, infantil, de maneira infantil
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از کوچکانه
تصویر کوچکانه
уменьшительно
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از کودکانه
تصویر کودکانه
детский , по-детски , инфантильный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از کوچکانه
تصویر کوچکانه
pomniejszająco
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کودکانه
تصویر کودکانه
dziecięcy, dziecinnie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کوچکانه
تصویر کوچکانه
verkleinert
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کودکانه
تصویر کودکانه
Baby, kindisch, kindlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کوچکانه
تصویر کوچکانه
diminutivamente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از کودکانه
تصویر کودکانه
baby, kinderachtig
دیکشنری فارسی به هلندی