جدول جو
جدول جو

معنی کوربلاغ - جستجوی لغت در جدول جو

کوربلاغ
(بُ)
دهی از دهستان خالصۀ بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان است و 613تن سکنه دارد. کوربلاغ در هفت محل به فاصله سه الی شش هزار گز واقع شده است و به شرح زیر نامیده می شوند:1- کوربلاغ شاه وردی یا خدانظر. 2- کوربلاغ محمدتقی. 3- کوربلاغ پتی آباد. 4- کوربلاغ ده قاسم معروف به ده شیر. 5- کوربلاغ فرج الله بیگی. 6- کوربلاغ ابراهیم بیگی. 7- کوربلاغ خانم آباد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بُ)
دهی از دهستان قره قویون که در بخش حومه شهرستان ماکو واقع است و 150 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(بِ)
دهی از دهستان مشگین خاوری که در بخش مرکزی شهرستان خیاو واقع است و 168 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(کَ وَ)
آشی باشد که از کبرپزند و آن را عربان کبریه گویند. (برهان) (آنندراج). آش کبر. (ناظم الاطباء). کوروا. (فرهنگ رشیدی) (فرهنگ جهانگیری). (از: کور، کبر + با، ابا). (از حاشیه برهان چ معین). و رجوع به کبر، کور، با و ابا شود
لغت نامه دهخدا
(کَ بَ)
کربلاء:
دفتر پیش آر و بخوان حال آنک
شهره ازاو شد به جهان کربلاش.
ناصرخسرو.
هین مرو گستاخ در دشت بلا
هین مران کورانه اندر کربلا.
مولوی.
گفت دانم کز تجوع وز خلا
جمع آمد رنجتان زین کربلا.
مولوی.
یارب به نسل طاهر اولاد فاطمه
یارب به خون پاک شهیدان کربلا.
سعدی.
تا زائر کربلای عشق تو شدم
از داغ همیشه کربلائی پوشم.
ملاطغرا (از آنندراج).
رجوع به کربلاء شود
لغت نامه دهخدا
(کو کِ)
دهی از دهستان آتابای که در بخش مرکزی گنبدقابوس واقع است و 235 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(رَ)
دهی از دهستان آتش بیگ که در بخش سراسکند شهرستان تبریز واقع است و 295 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(کَ بَ رِ)
کربلا. اعجمی و معرب است. (المعرب جوالیقی ص 191). موضعی است که حسین بن علی رضی اﷲ تعالی عنهما در آنجا کشته شد. (منتهی الارب). مشهد امام حسین صلوات اﷲ علیه و ظاهراً این لفظ در اصل کرب بلا بوده باشد باء اول را حذف کرده اند چرا که چون دو کلمه را ترکیب دهند و آخر کلمه اول و اول کلمه آخر از یک جنس باشند، آخر کلمه اول راحذف کنند. (آنندراج). موضعی است در طرف بریه از کوفه که حسین بن علی رضی اﷲ عنه در آنجا کشته شد. (از معجم البلدان). شهری است بزرگ به عراق و مرکز استان کربلا بین حله و دیوانیه، نزدیک به سی وپنج هزار تن جمعیت دارد. مشهد امام حسین بن علی بن ابیطالب (ع) امام سوم شیعیان اثناعشری بدان شهر است. رجوع به کربلا شود
لغت نامه دهخدا
(بُ)
دهی از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان اهر است و840 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیای ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(شَ کَ بُ)
دهی است از دهستان قراتورۀبخش دیواندرۀ شهرستان سنندج. سکنۀ آن 165 تن. آب از رودخانه و چشمه تأمین میشود. محصول عمده غلات و حبوب و لبنیات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(بُ)
دهی است از دهستان مشکین خاوری بخش مرکزی شهرستان خیاو. دارای 199 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(کَ مَ)
دهی از دهستان چناران که در بخش حومه شهرستان مشهد واقع است و 280 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(بُ)
صنیعالدوله آرد: قریه ای است از محال ایچرود زنجان ملکی جناب عمیدالملک هوایش ییلاق زراعت آن هم دیمی و هم آبی، یک رشته قنات دارد که خراب است و چهار چشمه که زراعت و صیفی این قریه را مشروب میسازد. سکنۀ آن پانزده خانوار است. (مرآت البلدان ج 1)
لغت نامه دهخدا
(چُ بُ)
دهی است از دهستان اوباتو بخش دیواندرۀ شهرستان سنندج. 230 تن سکنه دارد. از رودخانه و چشمه آبیاری میشود. محصولش غلات، حبوبات، لبنیات و توتون است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(بُ)
دهی است از دهستان ولدیان بخش حومه شهرستان خوی. 291 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
تصویری از کوربا
تصویر کوربا
آشی که از کور (کبر) پزند
فرهنگ لغت هوشیار
زاغ نوک زرد
فرهنگ گویش مازندرانی
کلاغ
فرهنگ گویش مازندرانی