جدول جو
جدول جو

معنی کوتوسلو - جستجوی لغت در جدول جو

کوتوسلو
نیلوفر وحشی
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کوتوال
تصویر کوتوال
نگهبان قلعه، دژبان، قلعه بان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کوچولو
تصویر کوچولو
بسیار کوچک، هر چیز کوچک، بچۀ کوچک، کودک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کوتوله
تصویر کوتوله
کوتاه قد، قدکوتاه
فرهنگ فارسی عمید
دهی از دهستان ارشق که در بخش مرکزی شهرستان خیاو واقع است و 187 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(کوتْ)
شغل کوتوال. قلعه داری. (ناظم الاطباء) : و کوتوالی قلعۀ غزنی شغلی با نام که به رسم وی است حاجبی از آن وی به نام قتلغتگین آن را راست می دارد. (تاریخ بیهقی چ فیاض ص 285). قلعه به ما سپاری و ما کوتوالی به تو ارزانی داریم. (اسکندرنامه)
لغت نامه دهخدا
در تداول عامه، کوچک، (فرهنگ فارسی معین)، در تداول عامه، بسیار کوچک: دست و پا کوچولو، آقاکوچولو، خانم کوچولو، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)،
بچه، کودک، (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(لَ / لِ)
قصیر و کوتاه. (از ناظم الاطباء). کوتاه قد. (فرهنگ فارسی معین). در تداول عوام، کسی که بالا از حد طبیعی بسیار کوتاهتر دارد. پست قد. کوتاه بالا. قصیرالقامه. قدکوتاه. نهایت پست قد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
- کوتوله واویلا، کوتاه قدی محیل و مکار. پست قدی مکار. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(کوتْ)
دزدار. (لغت فرس اسدی). نگه دارندۀ قلعه و شهر باشد و او را سرهنگ هم گویند و بعضی گویند این لغت هندی است و فارسیان استعمال کرده اند، چه کوت به هندی قلعه است. (برهان). مفرس لفظ هندی است به معنی صاحب قلعه چه در اصل کوت وال بود به تای ثقیل هندی. (آنندراج). نگهبان قلعه. قلعه بیگی. قلعه دار. دژبان. (فرهنگ فارسی معین). از: کوت به معنی قلعه + آل، پسوند نسبت. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). کتوال به نقل دزی ج 2 ص 444 از هندی مأخوذ است. در سانسکریت کته پاله به معنی محافظ قلعه مرکب از دو جزء: کته و کته در سانسکریت به معنی قلعه و دژ نظامی، و پاله به معنی محافظ، حامی، نگهبان. و در پراکریت، کوت به معنی قلعه و ساختمان بزرگ است. گویا این کلمه را لشکریان سبکتکین و محمود به ایران آوردند. بعضی این لغت را ترکی دانسته اند، چه درترکی جغتایی کوتاوال (کوتاول) به معنی پاسبان و نگاهبان و محافظ قلعه آمده. ولی این کلمه از هندی به ترکی رفته است. (از حاشیۀ برهان چ معین) :
چو آگاه شد کوتوال حصار
برآویخت با رستم نامدار.
فردوسی.
آلت است آری ولیکن روزگارش زیردست
قلعه است آری ولیکن کوتوالش آفتاب.
عنصری (از لغت فرس).
سپهبد زرد نامی کوتوالش
که بیش از مال موبد بود مالش.
(ویس و رامین).
کسی پوشیده نزدیک کوتوال قلعت آمد. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 431). حاجب بزرگ علی را... به قلعۀ کرک برد که در جبال هرات است و به کوتوال آنجا سپرد. (تاریخ بیهقی). و کوتوال قلعه بدان وقت قتلغتکین غلام بود. (تاریخ بیهقی).
به قلعۀ سخنهای نغز اندرون
نیامد به از طبع من کوتوال.
ناصرخسرو.
جز بدین اندر نیابی راستی
راستی شد حصن دین را کوتوال.
ناصرخسرو.
... مانند آن جماعت که به ذکر همه نتوان رسید چه از سلاطین و جهانبانان و چه کوتوالان و سپاه سالاران. (کتاب النقض).
بر آن دژ که او راست انگیخته
سرکوتوال از دژ آویخته.
نظامی
کوتوالی معتمد بر قلعه گماشتند. (ترجمه تاریخ یمینی). و از جوانب دیلمان و اشکور و طارم و خرکام کوتوالان بیامدند. (جهانگشای جوینی). تاجی بود زرین و چند اوانی زر و نقره... و هیچ معلوم نشد که ذخیرۀ کدام پادشاه و کوتوال بوده است. (المضاف الی بدایع الازمان ص 51).
پاسبان درگهت آن کوتوال هفتمین
مهر و مه را بر درت در خاک غلطان یافته.
؟ (از ترجمه محاسن اصفهان ص 6).
، حاکم اندرون شهر. مقابل فوجدار. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
تصویری از کوچولو
تصویر کوچولو
بسیار کوچک، بچه، کودک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کوتوله
تصویر کوتوله
کوتاه، قد، پست قد، قد کوتاه
فرهنگ لغت هوشیار
هندی دز دار ارگبد حاکم اندرون شهر مقابل فوجدار، نگهبان قلعه قلعه بیگی قلعه دار دژبان: جز بدین اندر نیابی راستی راستی شد حصن دین را کوتوال. (ناصر خسرو)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کوتوال
تصویر کوتوال
دژبان، نگاهبان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کوتوله
تصویر کوتوله
((لَ یا لِ))
کوتاه، قد کوتاه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کوچولو
تصویر کوچولو
دارای حجم یا ابعاد کوچک، دارای مقدار کم، خرد سال
فرهنگ فارسی معین
قصیرالقامه، کوتاه قد
متضاد: دیلاق
فرهنگ واژه مترادف متضاد
حصاردار، دژبان، قلعه بان، قلعه بیگی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
۱ـ اگر در خواب کوتوله ای شاد ببینید، علامت آن است که هرگز از نظر قد و قامت کوتاه نمی مانید و علامت سلامت جسمی و روحی نیز هست. ، ۲ـ اگر خواب ببینید دوستانتان کوتوله شده اند، نشانه آن است که با دوستان خود تفریحات و خوشی های بسیار خواهید داشت. ، ۳ـ دیدن کوتوله های زشت و ترسناک در خواب، نشانه روبرو شدن با موقعیتهای ترس آور و اضطراب آمیز است.
فرهنگ جامع تعبیر خواب
کته، نام روستایی در منطقه استرآباد غربی
فرهنگ گویش مازندرانی
آویزان
فرهنگ گویش مازندرانی