جدول جو
جدول جو

معنی کوادس - جستجوی لغت در جدول جو

کوادس
(کَ دِ)
جمع واژۀ کادس. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (آنندراج) (ناظم الاطباء). رجوع به کادس شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کَ دِ)
جمع واژۀ کردوسه. (اقرب الموارد). رجوع به کردوسه شود
لغت نامه دهخدا
(کَ دَ / دِ)
چوب آستان در خانه. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء). چوب زیرین در که فرودین نیز گویند، ضد بلندین. (فرهنگ رشیدی). چوب زیر در. (شرفنامۀ منیری) ، چوبی که پاشنۀ در برآن گردد. (از برهان) (از آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(کَ دِ)
جمع واژۀ کودن و کودنی ّ. (اقرب الموارد). جمع واژۀ کودن. (معجم متن اللغه). رجوع به کودن و کودنی شود
لغت نامه دهخدا
(نَ دِ)
نیزه ها که به هم زنند. (آنندراج) : رماح نوادس، طواعن. (اقرب الموارد). نیزه ها که بر هم خورند. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(دِ)
فال بد که به عطسه دادن گیرند از عطاس و جز آن. (منتهی الارب). آنچه بدان تطیر کنند و به فال بد گیرند از فال و عطسه و جز آن. (ناظم الاطباء) ، آهو که از پس پشت درآید و آن را شوم دارند. ج، کوادس. (منتهی الارب). آن صید که از بالا درآید. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
(کِ)
آبکامه. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(کُ / کَ)
صفت و گونه. (فرهنگ جهانگیری) (برهان) (ناظم الاطباء) (آنندراج). در بعضی فرهنگها با شین منقوطه نیز به نظر رسیده. (فرهنگ جهانگیری). کواسه. کواش. کواشه. و رجوع به همین کلمه هاشود، طرز و روش و قاعده و قانون. (برهان). طرز و روش و رفتار. (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(دِ)
گیاه نخست برآمده. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). و در اقرب الموارد آمده است: گیاهی که روی زمین را بپوشاند. و معنی گیاه نخست برآمده را در ذیل ’وداس’ بدینسان آورده است: هر آن گیاه که روی زمین را بپوشاند و شاخه های آن هنوز منشعب نشده باشد اما در همان وضع انبوه و به هم پیچیده باشد
لغت نامه دهخدا
چوب آستان در خانه، چوبی که پاشنه در بر آن میگردد چوب زیرین در فرودین، مقابل بلندین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کواده
تصویر کواده
((کِ دَ یا دِ))
چوب آستان در خانه، چوبی که پاشنه در بر آن گردد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کواس
تصویر کواس
((کُ))
طرز، روش، گواش، گواسه، گواشه، گواس
فرهنگ فارسی معین