جدول جو
جدول جو

معنی کوادرات - جستجوی لغت در جدول جو

کوادرات
قطعات سربی به اندازه های مختلف که در چاپخانه میان سطور و جایی که باید سفید بماند، می گذارند
فرهنگ فارسی عمید
کوادرات
گوادرات، قطعات مکعب مستطیل سربی به ابعاد مختلف که برای پر کردن جای خالی در سطور چیده شده وتنظیم سطر حاوی حروف به کار می رود، (فرهنگ فارسی معین ذیل گوادرات)، واحد اندازۀ فواصل بین حروف معادل 48 پند، (فرهنگ فارسی معین ایضاً)
لغت نامه دهخدا
کوادرات
گوادراد گودرات
تصویری از کوادرات
تصویر کوادرات
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کوارتت
تصویر کوارتت
قطعۀ موسیقی که برای چهار نوازنده یا چهار ساز ساخته شده باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صادرات
تصویر صادرات
مقابل واردات، در علم اقتصاد کالاهایی که از کشوری به کشور دیگر فرستاده می شود، جمع صادره، صادر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از واردات
تصویر واردات
آنچه از خارج به کشور وارد می شود، در تصوف وارد، برای مثال گشاید دری بر دل از واردات / فشاند سر دست بر کاینات (سعدی۱ - ۱۱۲)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کودرست
تصویر کودرست
گیاهانی که بر روی کود می رویند، فومیکول
فرهنگ فارسی عمید
(هَِ)
یکی از دهستانهای کجور که در شهرستان نوشهر واقع است. این دهستان در قسمت شمال غربی کجور و شمال دهستان زانوس رستاق قرار دارد و از 16 آبادی تشکیل شده است. مرکز دهستان کوهپر پایین و قرای مهم دیگر آن عبارت از اویل و نیمور است و در حدود 3هزار تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(کَ)
دهی از بخش سرباز شهرستان ایرانشهر است و 200 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(مُ دَ)
جمع واژۀ مصادره. (یادداشت مؤلف) : بوسهل زوزنی بود آن میانه کار و بار همه وی داشت و مصادرات و مواضعات مردم... همه او می کرد. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 145). بیشتر خلوتها با بوسهل زوزنی بود و صارفات او می برید و مرافعات را وی می نهاد و مصادرات او می کرد. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 87). عمال تاش را که بر سر اعمال خراسان بودند بگرفت وهر یک را به مواقفات و مصادرات سنگین تسبیب کرد. (ترجمه تاریخ یمینی ص 79) ، (اصطلاح منطق) مبادی تصدیقیه است که متعلم در صحت آنها تردید ندارد. مبادی تصدیقی خاصی است که ’بینهالثبوت’ باشد بنفسه و متعلم از معلم با شک و عناد و انکار می گیرد و وجه نامگذاری آن مبادی به مصادرات از آن جهت است که منشاء صدور و اثبات مسائل علم است. (از فرهنگ لغات و اصطلاحات فلسفی تألیف سجادی). و رجوع به مصادره شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از واردات
تصویر واردات
کالاهائی که از ممالک دیگر به کشور آید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نادرات
تصویر نادرات
جمع نادره: (درآن باره از نادرات زمانه خویش بوده است)
فرهنگ لغت هوشیار
قطعات مکعب مستطیل سربی بابعاد مختلف که برای پر کردن جای خالی در سطور چیده شده و تنظیم سطر حاوی حروف بکار میرود، واحد اندازه فواصل بین حروف معادل 48 پند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کودرست
تصویر کودرست
گیاهی که بر روی کود میروید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کوارتت
تصویر کوارتت
فرانسوی (در کوهی) مهایک کوهی کواتور کوچک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غادرات
تصویر غادرات
جمع غادره، بیوند گران مونث غادر، جمع غادرات غوادر
فرهنگ لغت هوشیار
به گونه رمن کالاهای فرستاده فرستاده ها فرستگان جمع صادره آنچه از محلی خارج کنند و به جای دیگر فرستند، کالاهایی که از کشوری به کشوری دیگر ارسال شود مقابل واردات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تواترات
تصویر تواترات
جمع تواتر
فرهنگ لغت هوشیار
قطعات مکعب مستطیل سربی بابعاد مختلف که برای پر کردن جای خالی در سطور چیده شده و تنظیم سطر حاوی حروف بکار میرود، واحد اندازه فواصل بین حروف معادل 48 پند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مواخرات
تصویر مواخرات
جمع موخره، پس انداخته ها پشت مانده ها، پایانه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مصادرات
تصویر مصادرات
جمع مصادره، باز گیری ها تاوان گیری ها جمع مصادره
فرهنگ لغت هوشیار
قطعات مکعب مستطیل سربی بابعاد مختلف که برای پر کردن جای خالی در سطور چیده شده و تنظیم سطر حاوی حروف بکار میرود، واحد اندازه فواصل بین حروف معادل 48 پند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کوشادیات
تصویر کوشادیات
از ریشه پارسی کوشادیان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبادرات
تصویر تبادرات
جمع تبادر
فرهنگ لغت هوشیار
جمع موامره، رایزنی ها و، باز خواه نامه ها به گونه رمن جمع موامره، قلمی (شعبه ای) از خط عربی که مستخرج از ثلاثین است و در دادخواهی میان ملوک بکار میرفته، نوشته هایی که سلاطین و حکام بنام مامورانی که وجوهی از اموال دولت را بنام خود ضبط میکردند صادر می نمودند و بموجب آن رد آن وجوه را از ایشان میخواستند: و حقوق دیوان مجموع آنچه داخل موامرات و جانکقیت معین شده و در دفاتر قوانین و دساتیر ودواوین مثبت و مقنن گشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تواردات
تصویر تواردات
جمع توارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توافرات
تصویر توافرات
جمع توافر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جواهرات
تصویر جواهرات
جمع جواهر جج. جوهر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صادرات
تصویر صادرات
جمع صادره، آن چه از محلی خارج کنند و به جایی دیگر فرستند، کالایی که از کشوری به کشور دیگر ارسال شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از واردات
تصویر واردات
((رِ))
جمع وارده، کالاهایی که از خارج وارد کشور می شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جواهرات
تصویر جواهرات
جمع جواهر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جواهرات
تصویر جواهرات
گوهر افزار، گوهران
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از واردات
تصویر واردات
درون برد
فرهنگ واژه فارسی سره
دیدن جواهر ومانند آن سود زیاد بدست آید - یوسف نبی (ع)
واهرات آنها را ستایش کردن: ورشکستگی کادو گرفتن آن: اطراف شما پر از آدمهای خائن است خریدن آن: بدبختی جواهری بر دست یا گردن داشت: کادوی زیبایی دریافت خواهید کرد داشتن جواهرات بسیار زیاد: آینده ای کامیاب 1ـ دیدن جواهر در خواب، نشانه کسب ثروت و خوشیهای فراوان است. 2ـ استفاده از جواهرات برای تزیین خود در خواب، نشانه آن است که به آرزوهای خود دست خواهید یافت. 3ـ اگر خواب ببینید دیگران دست بند یا انگشتری جواهر نشان دارند، نشانه آن است که شما به مقامی متمایز با مقام دوستان خود دست خواهید یافت. 4ـ دیدن لباسهای جواهر نشان در خواب، علامت آن است که خوش اقبالی بی نظیری به شما رو می آورد. 5ـ اگر خواب ببینید جواهر به شما ارث رسیده است، علامت آن است که در زندگی به موفقیت چشمگیری دست خواهید یافت. 6ـ اگر خواب ببینید به کسی جواهر می دهید، نشانه آن است که اگر هشیار نباشید حادثه خطرناکی شما را تهدید خواهد کرد. 7ـ اگر دختری خواب ببیند از کسی جواهر می گیرد، علامت آن است که با همسری دلخواه ازدواج خواهد کرد. اما اگر در خواب جواهری را گم کند، نشانه آن است که مردی او را با تملق و دروغ فریب می دهد. 8ـ پیدا کردن جواهر در خواب، نشانه پیشرفت سریع و درخشان در کارهای مورد علاقه است. 9ـ اگر خواب ببینید جواهری می خرید، علامت آن است که در کارها بخصوص در مسایل عاطفی همواره موفق خواهید بود. لوک اویتنهاو
فرهنگ جامع تعبیر خواب
تصویری از صادرات
تصویر صادرات
Exportation
دیکشنری فارسی به انگلیسی