جدول جو
جدول جو

معنی کهر - جستجوی لغت در جدول جو

کهر
اسبی که رنگش سرخ مایل به سیاهی باشد، اسب قهوه ای رنگ
تصویری از کهر
تصویر کهر
فرهنگ فارسی عمید
کهر
به هندی اسم حافر حیوان است. (از فهرست مخزن الادویه) (از تحفۀ حکیم مؤمن)
لغت نامه دهخدا
کهر
(کَ هََ)
رنگی باشد اسب و استر را، ودر فرهنگ گوید به تازی کمیت خوانند. (فرهنگ رشیدی). رنگی باشد اسب و استر را، و آن را کمیت هم می گویند. (برهان). رنگی باشد مر اسبان را که به عربی کمیت خوانند. (آنندراج) (انجمن آرا). رنگ سرخ مایل به تیرگی که مخصوص به اسب و استر است، و کمیت نیز گویند. (ناظم الاطباء). رنگ سرخ مایل به تیرگی (مخصوص اسب و استر). رنگ قرمز، سیرتر از کرن (کرنگ). (فرهنگ فارسی معین) : چه جای اسب کهر که اگر گنج گهر مرا باشد، تو را باشد. (از انجمن آرا) ، اسب یا استری که رنگ آن سرخ تیره رنگ باشد. (ناظم الاطباء). اسب یا استری که به رنگ کهر باشد. کمیت. (فرهنگ فارسی معین).
- امثال:
کهر کم از کبود نیست. (امثال و حکم ص 1254) :
تو هم کمتر نه ای از آن رنودا
کهر کمتر نباشد از کبودا.
ایرج میرزا (از امثال و حکم ایضاً)
لغت نامه دهخدا
کهر
رنگ سرخ مایل بتیرگی (مخصوص اسب و استر) رنگ قرمز سیرتر از کرن (کرنگ)، اسب یا استری که برنگ مذکور باشد کمیت
فرهنگ لغت هوشیار
کهر
((کَ هَ))
اسبی که رنگش سرخ مایل به سیاهی باشد
تصویری از کهر
تصویر کهر
فرهنگ فارسی معین
کهر
اسبی که رنگش سرخ مایل به سیاه باشد
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کهرم
تصویر کهرم
(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاور تورانی در سپاه افراسیاب تورانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از کهربا
تصویر کهربا
(دخترانه)
نام صمغی سخت شده و زرد رنگ که خاصیت جذب کنندگی دارد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از کهرمان
تصویر کهرمان
قهرمان، آنکه در ورزش، مبارزه یا جنگ، موفقیت به دست آورده است، در ورزش تیمی که در یک دوره از مسابقات به مقام اول رسیده است، پهلوان، شخصیت اصلی داستان، وکیل، امین دخل و خرج، نگه دارنده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کهره
تصویر کهره
بزغالۀ شیرمست، بزغالۀ شیرخوار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کهریز
تصویر کهریز
کاریز، مجرای آب روان در زیر زمین، قنات
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کهربای سیاه
تصویر کهربای سیاه
در علم زمین شناسی زغالی سخت و براق از اقسام لینیت که به آسانی قبول جلا و صیقل می کند و در جواهرسازی به کار می رود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کهربا
تصویر کهربا
صمغی زرد رنگ، فسیلی و از دستۀ هیدروکربن ها که به دلیل وجود الکتریسیتۀ ساکن کاه را جذب می کند و مصرف تزیینی دارد، زرد رنگ
کهربای سیاه: در علم زمین شناسی زغالی سخت و براق از اقسام لینیت که به آسانی قبول جلا و صیقل می کند و در جواهرسازی به کار می رود
فرهنگ فارسی عمید
(کَ زَ عَ)
دهی از دهستان آختاچی بوکان است که در بخش بوکان شهرستان مهاباد واقع است و 235 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(کَ زَ)
دهی از دهستان حومه بخش سلدوز است که در شهرستان ارومیه واقع است و 118 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(کَ زَ)
دهی از دهستان قراتوره است که در بخش شهرستان سنندج واقع است و 115 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(کَ زِ مَ)
دهی از دهستان آختاچی است که در بخش حومه شهرستان مهاباد واقع است و 208 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(کُ هَِ)
دهی از دهستان آختاچی بوکان است که در بخش بوکان شهرستان مهاباد واقع است و 121 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(کَ زَ)
دهی از دهستان شهرویران است که در بخش حومه شهرستان مهاباد واقع است و 277 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(کَ زَ سَ)
دهی از دهستان تورجان است که در بخش بوکان شهرستان مهاباد واقع است و 394 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
تصویری از کهریز
تصویر کهریز
مجرای آب در زیر زمین قنات
فرهنگ لغت هوشیار
آنچه برنگ کهربا باشد زرد رنگ، آنچه خاصیت کهربا دارد، رباینده جذب کننده، سبکدست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کهره
تصویر کهره
بزغاله شیرمست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کهربا
تصویر کهربا
رباینده کاه، که رباینده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کهرمان
تصویر کهرمان
قهرمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کهربایی
تصویر کهربایی
منسوب به کهربا، مغناطیسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کهربائی
تصویر کهربائی
پارسی تازی گشته کهربایی کهربکار (کارگر برق)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کهربائیه
تصویر کهربائیه
پارسی تازی گشته کهربیک دانش کهرب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کهربه
تصویر کهربه
پارسی تازی گشته کهربی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کهرم
تصویر کهرم
کهرمان زرده مند شاهبوی زرد (مند شاهبوی عنبر)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کهربارنگ
تصویر کهربارنگ
((~. رَ))
هر چیز زردرنگ مانند کهربا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کهربا
تصویر کهربا
((کَ رُ))
یک نوع صمغ درختی به رنگ های زرد، سرخ و سفید که مانند سنگ سفت می شود و در اثر مالش خاصیّت الکتریسته پیدا می کند، کاهربا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کهره
تصویر کهره
((کَ رَ یا رِ))
بزغاله شیر مست
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کهربا
تصویر کهربا
برق
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کهریز
تصویر کهریز
قنات
فرهنگ واژه فارسی سره