جدول جو
جدول جو

معنی کهترین - جستجوی لغت در جدول جو

کهترین(کِ تَ)
کوچکترین و خردترین. (ناظم الاطباء) :
ملک صفاتی کاندر ممالک شرفش
سپهر گفت که من کهترین عمل دارم.
خاقانی.
، خردسال ترین. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کاترین
تصویر کاترین
(دخترانه)
پاک، بی آلایش
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از کمترین
تصویر کمترین
پست ترین، بی ارزش ترین، کوچک ترین، عنوانی که گوینده برای تواضع به خود می دهد، حقیر مثلاً این کمترین چندین بار عارض خدمت شدم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بهترین
تصویر بهترین
خوب ترین، نیکوترین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بهترین
تصویر بهترین
نیکوترین خوبترین، زیباترین جمیلترین، ستوده ترین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کمترین
تصویر کمترین
کمتر از همه، اندک ترین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مهترین
تصویر مهترین
بزرگترین: (و آغاز مشاورت از دستور مهترین نمود)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بهترین
تصویر بهترین
نیکوترین، خوب ترین، زیباترین، قشنگ ترین، شایسته ترین، لایق ترین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بهترین
تصویر بهترین
احسن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کمترین
تصویر کمترین
اقلیت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کمترین
تصویر کمترین
Least
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بهترین
تصویر بهترین
Best
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بهترین
تصویر بهترین
meilleur
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از کمترین
تصویر کمترین
le moindre
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از بهترین
تصویر بهترین
mejor
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از بهترین
تصویر بهترین
terbaik
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از بهترین
تصویر بهترین
ที่ดีที่สุด
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از کمترین
تصویر کمترین
सबसे कम
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از کمترین
تصویر کمترین
minst
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از بهترین
تصویر بهترین
beste
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از کمترین
تصویر کمترین
minimo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از کمترین
تصویر کمترین
mínimo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از بهترین
تصویر بهترین
найкращий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بهترین
تصویر بهترین
migliore
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بهترین
تصویر بهترین
melhor
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بهترین
تصویر بهترین
最好的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از کمترین
تصویر کمترین
найменший
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بهترین
تصویر بهترین
najlepszy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کمترین
تصویر کمترین
наименее
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از کمترین
تصویر کمترین
najmniejszy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کمترین
تصویر کمترین
am wenigsten
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بهترین
تصویر بهترین
beste
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بهترین
تصویر بهترین
лучший
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از کمترین
تصویر کمترین
mínimo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از کمترین
تصویر کمترین
paling sedikit
دیکشنری فارسی به اندونزیایی