جدول جو
جدول جو

معنی کنگلو - جستجوی لغت در جدول جو

کنگلو
(کُ گُ)
دهی از دهستان راستوپی است که در بخش سوادکوه شهرستان شاهی واقع است و 130 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
کنگلو
نام مرتعی در آمل، نام مرتع و ارتفاعی در سوادکوه
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ گَ)
طائفه ای ازایل بچاقی کرمان. (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 95)
لغت نامه دهخدا
(کُ گَ لَ)
پیراهن. قمیص. (فرهنگ فارسی معین) :
گل کنگلک به دست حسد چاک می زند
برتو چو دید زینت ترلیک زرکشی.
وصاف الحضره (ازفرهنگ فارسی معین).
و رجوع به کنکلک شود
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان مشکین خاوری است که در بخش مرکزی شهرستان خیاو واقع است و 197 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(کَ گَ)
کنگلو. دهی از دهستان اوجان است که در بخش بستان آباد شهرستان تبریز واقع است و253 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(کُ گُ)
جمهوری دمکراتیک کنگو یا ’کنگو کینشازا’ که در گذشته به نام کنگوی بلژیک شهرت داشت. یکی از کشورهای آفریقای استوایی است و قسمت اعظم حوزۀ رود کنگو را شامل می گردد و 2345000 کیلومتر مربع وسعت و 16353000 تن سکنه دارد. پایتخت آن کینشازا و زبان رسمی آنجا فرانسه است. زراعت قهوه و کتان در آن سرزمین رواج دارد و معادن طلا و روی و منگنز و قلع و مخصوصاً اورانیوم و الماس و مس آن خاصه در کاتانگا حائزاهمیت بسزائی است. کنگوی بلژیک به وسیلۀ لئوپلد دوم تأسیس گردید. این سرزمین تا سال 1960 میلادی از مستعمرات بلژیک بود و پس از استقلال ماجرای پرسروصدای پاتریس لومومبا نخست وزیر این کشور به وجود آمد و لومومبا به وسیلۀ رئیس جمهور ’ژوزف کازاووبا’ از کار بر کنار گردید و سپس در سال 1961 به قتل رسید. موئیز چومبه با تجزیۀ قسمت کاتانگا از کشور مدتی در این قسمت حکمروائی کرد ولی در سال 1963 با میانجی گری سازمان ملل این تجزیه طلبی از بین رفت و از سال 1964 تا 1965چومبه در رأس حکومت کنگو قرار گرفت. و سپس به وسیلۀ کودتای ژنرال موبوتو بر کنار گردید. (از لاروس)
لغت نامه دهخدا
پیراهن قمیص: گل کنگلک بدست حسد چاک میزند برتو چو دید زینت تر لیک زرکشی. (وصاف الحضره. سبک شناسی) مغولی پیراهن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کنپلو
تصویر کنپلو
فرانسوی دوز و کلک
فرهنگ لغت هوشیار
ده و مکان خرابه ای واقع در غرب استرآباد
فرهنگ گویش مازندرانی
تنگ کوچک
فرهنگ گویش مازندرانی
زنبور
فرهنگ گویش مازندرانی
نام مرتعی در حوزه ی آلاشت واقع در شهرستان سوادکوه
فرهنگ گویش مازندرانی
گیاه کنگر
فرهنگ گویش مازندرانی