جدول جو
جدول جو

معنی کنهدل - جستجوی لغت در جدول جو

کنهدل
(کَنَ دَ)
دفزک و سطبر. (از منتهی الارب) (آنندراج). ستبر. دفزک. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، سخت رست و شدید. (منتهی الارب) (آنندراج). سخت رست و درشت. (ناظم الاطباء). صلب و شدید. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کَ نَدَ)
آنچه بر آن خشت خام و انگور و جز آن بار کرده از جایی برند. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). آلتی که بدان شیر و انگور و امثال آنها را حمل کنند و به عکنه معروف است. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(کَ نَ بَ / بُ)
درخت کنهبل. عض (ع / ع ض ض) . پاره درختی است بزرگ. (منتهی الارب) (آنندراج) .نام درختی است در بادیه. (مهذب الاسماء). درخت بادیه. (نزهت القلوب). قسمی از عضاه است. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) .نام درختی کلان. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) : یکب علی الاذقان دوح الکنهبل. (اقرب الموارد)، جو بزرگ خوشه. (منتهی الارب) (آنندراج). کهبل مثله. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(کَ دِ)
دهی از دهستان حومه بخش اسکو که در شهرستان تبریز واقع است و 254 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(کَ دَ)
گیاهی است از تیره چتریان به صورت درختچه با ارتفاع 1/2 تا 1/4 متر که در اکثر نقاط ایران می روید. ساقه اش ضخیم بی برگ و گلهایش سفید و میوه اش کوچک و بیضوی است. در مجاری ترشحی گیاه مذکور شیره ای جریان دارد که بر اثر گزش حشرات یا تولید زخم و خراش و شکافهایی که باد و عوامل دیگر در پوست ساقه اش ایجاد می کند به خارج ترشح می شود. و بعلاوه در ریشه های سه ساله تا چهارساله نیز مقدار زیادی از این صمغ وجود دارد که بر اثر گرمای ثابت زمین خودبخود از اطراف شکافهای ناحیۀ یقه به خارج ترشح می شود. این صمغ را به نام صمغ آمونیاک می نامند و آن به صورت قطعات کوچک ونامنظم (به بزرگی 1/3 تا 3/5 سانتیمتر) یا به شکل تودۀ حجیمی به رنگ زرد می باشد و بوی معطر و طعم گس وتلخ و مهوعی دارد. شجرالاشق. درخت اشه. درخت وشق. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به اشق و الزاق الذهب شود
لغت نامه دهخدا
(کَ دَ)
نام شاعری است. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج). و زن او مسماه به ام الحدید است. (تاج العروس) (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به تاج العروس ذیل مادۀ ’ح دد’ شود
لغت نامه دهخدا
گیاهی است از تیره چتریان بصورت درختچه بارتفاع 2، 1 تا 4، 2 متر که در اکثر نقاط ایران میروید. ساقه اش ضخیم بی کرک و گلها یش سفید و میوه اش کوچک و بیضوی است. در مجاری ترشحی گیاه مذکور شیره شیرینی رنگی جریان دارد که بر اثر گزش حشرات یا تولید زخم و خراش شکافها یی که باد و عوامل دیگر در پوست ساقه اش ایجاد میکند بخارج ترشح میشود و بعلاوه در ریشه های سه ساله تا چهار ساله نیز مقدار زیادی از این صمغ وجود دارد که بر اثر گرمای ثابت زمین خود بخود از اطراف شکافها ناحیه یقه بخارج ترشح میشود. این صمغ را بنام صمغ آمونیاک می نامند و آن بصورت قطعات کوچک و نا منظم (ببزرگی 3، 1 تا 5، 3 سانتیمتر) یا بشکل توده حجیمی برنگ زرد میباشد و بوی معطر و طعم گس و تلخ و مهوعی دارد شجر الاشق درخت اشه درخت و شق
فرهنگ لغت هوشیار
کندو، وسیله ای برای کره گیری، گاو ماده ای که آماده آبستنی است
فرهنگ گویش مازندرانی