جدول جو
جدول جو

معنی کنس - جستجوی لغت در جدول جو

کنس
خسیس
تصویری از کنس
تصویر کنس
فرهنگ واژه فارسی سره
کنس
کسی که از خرج کردن پول خودداری میکند
تصویری از کنس
تصویر کنس
فرهنگ لغت هوشیار
کنس
((کَ))
روفتن خانه
تصویری از کنس
تصویر کنس
فرهنگ فارسی معین
کنس
((کِ نِ))
خسیس، ممسک، کنسک
تصویری از کنس
تصویر کنس
فرهنگ فارسی معین
کنس
بخیل، خیسس، ممسک
تصویری از کنس
تصویر کنس
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کنسی
تصویر کنسی
امساک بخل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کنسل
تصویر کنسل
فرانسوی رفدیس، ستون گچ بری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کنسک
تصویر کنسک
ممسک بخیل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کنست
تصویر کنست
آتشکده، آتشخانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کنسل
تصویر کنسل
((کَ س))
لغو، فسخ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کنسل
تصویر کنسل
((کُ سُ))
پیش آمدگی بنا به داخل پیاده رو، تیری که یک سر آن درگیر و سر دیگر آن آزاد باشد، میزی کم عرض در کنار دیوار و چسبیده به آن که معمولاً آیینه ای بر روی آن یا دیوار مقابل آن قرار دارد، قسمتی از جلو داشبورد ماشین در فاصله بین د
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کنسک
تصویر کنسک
((کِ نِ))
خسیس، ممسک، کنس
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تکنس
تصویر تکنس
تاژ نشینی
فرهنگ لغت هوشیار
شیرین بج (ذرت شیزین) از گیاهان گونه ای ذرت که آنرا ذرت خوشه یی شیرین گویند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کنسول یار
تصویر کنسول یار
نایب کنسول، ویس کنسول
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کنسول گری
تصویر کنسول گری
اداره یا محل کار کنسول
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کنسرو
تصویر کنسرو
خوراک آماده که در قوطی سربستۀ فاقد هوا نگه داری می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کنسولتاسیون
تصویر کنسولتاسیون
مشاورۀ دو یا چند پزشک دربارۀ تشخیص بیماری و معالجۀ بیمار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کنسویار
تصویر کنسویار
ورزیار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کنسومه
تصویر کنسومه
فرانسوی آبگوشت گوشتبا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کنسولیار
تصویر کنسولیار
معاون کنسول ویس قنسول
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کنسولگری
تصویر کنسولگری
اداره که کنسول و کارمندانش در آن بکار مشغولند، قنسولگری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کنسولتاسیون
تصویر کنسولتاسیون
مشاوره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کنسول گری
تصویر کنسول گری
اداره ای که کنسول با کارمند انش در آن بکار مشغولند قنسول گری
فرهنگ لغت هوشیار
ماموری که کار رسمی او حمایت هم میهمانان خود و حفظ منافع آنها در کشور بیگانه میباشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کنسوده
تصویر کنسوده
لاتینی تازی گشته گوش خر از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کنسرواتور
تصویر کنسرواتور
آموزشگاه عمومی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کنسرواتوار
تصویر کنسرواتوار
فرانسوی خنیاکده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کنسرو سازی
تصویر کنسرو سازی
بایتار سازی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کنسرو اتوآر
تصویر کنسرو اتوآر
مدرسه ای که در آنجا موسیقی تاتر و هنر های نمایش را تدریس کنند
فرهنگ لغت هوشیار
ماده خوراکی که آن را بصورت استریلیزه در قوطی یا محفظه کاملاً مسدود نگهداری کنند
فرهنگ لغت هوشیار
شرکتی بزرگ متشکل از چند شرکت که برای انحصار متاعی یا بهره برداری از معدنی ومانند آن تشکیل شود، کنسرسیوم نفت، زغال سنگ، پنبه
فرهنگ لغت هوشیار
ایتالیایی هموشک همراهی یک یا دو یا سه ساز که وظیفه اصلی را عهده دارند با ارکستر سمفونیک. کنسرنو با سمفونی فرقی چندان ندارد و دارای همان شکل سونات است. ساز هایی که اکنون معمولا در کنسرتو وظیفه تک نواز را بعهده میگیرند عبارتند از: پیانو ویولن قره نی چنگ وویولن سل. در کنسرتو قطعاتی بنام کادانس وجود دارد که ساز تک نواز (سولیست) بدون آنکه ارکستر وی را همراهی کند آنها را می نوازد و این بیشتر برای نشان دادن هنر نوازندگی و مهارت اوست. گاهی بجای ارکستر سمفونیک ممکن است ارکستر ساز های زهی یا بادی در کنسرتو با ساز تک نواز همراهی کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کنسرت
تصویر کنسرت
هماهنگی صداها و سازها
فرهنگ لغت هوشیار
نوعی اشنان، درختچه پیوند مریم و نوعی آلبالوی تلخ است که از دانه های آن جهت دفع کرمهای روده استفاده کنند محلب
فرهنگ لغت هوشیار