جدول جو
جدول جو

معنی کندیکتی - جستجوی لغت در جدول جو

کندیکتی
(کُ کَ)
منسوب است به کندیکت که از قراء سمرقند است و از آنجاست عمر بن سعید بن عبدالرحیم بن احمد اصم کندیکتی سمرقندی. (لباب الانساب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کَ ذَ)
قریه ای است از قراء نواحی سمرقند. (لباب الانساب)
لغت نامه دهخدا
(بَ کُ)
دزی در ذیل قوامیس عرب این کلمه را ’پانته کوت’ معنی کرده و این کلمه فرانسوی از ’پنته کوسته’ یونانی و بمعنی پنجاهمین روز است ودر نزد یهود، عیدی به یادبود روزی که خدای متعال الواح قانون را بر موسی نازل کرد. و همچنین در نزد عیسویان پنجاه روز بعد از عید پاک است به یادگار نزول روح القدس بر حواریون. رجوع به لاروس و بنطیقسطی شود
لغت نامه دهخدا
(کَ دَ)
منسوب به کندکین است که از قرای سغد سمرقند می باشد. (الانساب سمعانی). منسوب به کندکین است که از قرای دبوسیه از سغد سمرقند است و ازآنجاست ابوالحسن علی بن احمد بن الحسین بن ابی نصر بن الاشعث کندکینی. (از لباب الانساب) (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(کُ دَ)
کند بودن دست شخص در عمل. مقابل تیزدستی. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(کَ)
نام یکی از دهستانهای بخش سرخس است. این دهستان از 16 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده. مجموع جمعیت آن در حدود 8600 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
از توابع زیرآب واقع در شهرستان سوادکوه
فرهنگ گویش مازندرانی