جدول جو
جدول جو

معنی کنارنگیان - جستجوی لغت در جدول جو

کنارنگیان
(کُ رَ)
خاندانی در خراسان در دوران سامانیان که بزرگ آنان ابومنصور محمد بن عبدالرزاق طوسی بود. و رجوع به سبک شناسی بهار ج 1، ص 165 و 234 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کُ / کَ رَ)
مقام مرزبانی. سرحدداری. حکومت. (از فهرست ولف) :
چو بی ارز را نام دادیم و ارز
کنارنگی و پیل و مردان و مرز.
فردوسی.
به دیدار پیران و فرهنگیان
بزرگان که اند از کنارنگیان.
فردوسی.
رجوع به ایران در زمان ساسانیان چ 2 ص 189 و مادۀ بعد شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از کنارگین
تصویر کنارگین
جانبی طرفی: کنارگین بجنبد و میانگین بایستد
فرهنگ لغت هوشیار