جدول جو
جدول جو

معنی کناثب - جستجوی لغت در جدول جو

کناثب
(کُ ثِ)
کنثب. کنثب. درشت استوار. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کُ ثِ)
ورترنجنده. ترشروی. زفت. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(کُ تِ)
کنتب. کوتاه قامت. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(کُ بِ)
کنبث. درشت و درترنجیده و زفت. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(کِ)
ریگ فروریخته. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(کَ ثِ)
جمع واژۀ کاثبه. (اقرب الموارد) (معجم متن اللغه). رجوع به کاثبه شود
لغت نامه دهخدا
(دِ رَ)
موضعی است و کوهی. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(کِ)
سر شاخ خرما یا عام است. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد). سر شاخ و سر شاخ خرمابن. (ناظم الاطباء) ، خوشۀ خرما. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(کَ / کُ ثَ)
درشت استوار. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد). و رجوع به کناثب شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از کناب
تصویر کناب
ستمکار، خوشه خرما
فرهنگ لغت هوشیار