- کمیاب
- نادر
معنی کمیاب - جستجوی لغت در جدول جو
- کمیاب
- ویژگی هر چیزی که به آسانی به دست نیاید
- کمیاب
- هر چیزی که کم پیدا شود
- کمیاب ((کَ))
- نادر، ناپیدا
- کمیاب
- selten
- کمیاب
- rzadki
- کمیاب
- редкий
- کمیاب
- рідкісний
- کمیاب
- zeldzaam
- کمیاب
- दुर्लभ
- کمیاب
- langka
- کمیاب
- نادرٌ
- کمیاب
- نایاب
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کم یاب بودن ندرت، نا یابی
Scarceness, Skimpiness
escassez
Knappheit
niedobór
дефицит , недостаток
дефіцит , недолік
escasez