جدول جو
جدول جو

معنی کمد - جستجوی لغت در جدول جو

کمد
گنجۀ پهن کشودار که در آن لباس یا چیز دیگر می گذارند
تصویری از کمد
تصویر کمد
فرهنگ فارسی عمید
کمد
(کُ مُ)
گنجه ای دارای کشو که در آن لباسها و اشیاء دیگر گذارند. (فرهنگ فارسی معین). گنجه. دولاب. دولابچه. اشکاف. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
- کمد بایگانی، کمدی که در آن پرونده های اداری را بایگانی کنند. (فرهنگ فارسی معین).
- کمد جالباسی، کمدی که در آن جامه ها را جای دهند. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
کمد
(کَ مِ)
سخت اندوهگین. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). آنکه دل وی از اندوه سخت و نهانی بیمار باشد. کامد. کمید. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
کمد
(کَ / کَ مَ)
اندوه سخت. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). اندوهی صعب. حزن شدید. (یادداشت به خطمرحوم دهخدا) ، اندوه نهانی. (آنندراج) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). حزن مکتوم. (اقرب الموارد) (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) ، دردمندی دل از اندوه. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). بیماری دل از اندوه بسیار. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) ، برگشتگی رنگ و تیرگی آن و رفتگی صفای گونه. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). تغییر لون و بشدن صفا و آب آن. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
کمد
(زَ رَ)
دردمند گردیدن دل از اندوه. (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، اندوهگین شدن. (زوزنی) (از ناظم الاطباء) (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) ، تیره شدن رنگ. (از ناظم الاطباء) ، برگشتن صفای گونه. (از ناظم الاطباء) ، فرسوده و کهنه شدن و تغییر یافتن رنگ جامه. (از اقرب الموارد) ، تغییر رنگ یافتن چیزی. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
کمد
(زَ)
کوفتن جامه را. (از منتهی الارب). کوفتن جامه را و دقاقی کردن آن را. (ناظم الاطباء) : کمد القصار الثوب کمداً، کوفت آن را. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
کمد
فرانسوی گنجه کشو دار تونک (گنجه قفسه) گنجه دارای کشو که در آن لباسها و اشیا دیگر گذارند. یا کمد بایگانی. کمدی که در آن پرونده های اداری را بایگانی کنند. یا کمد جالباسی. کمدی که در آن جامه ها را جای دهند
فرهنگ لغت هوشیار
کمد
((کُ مّ))
گنجه کوتاه مخصوص لباس و غیره
تصویری از کمد
تصویر کمد
فرهنگ فارسی معین
کمد
آرمالی، قفسه، گنجه
فرهنگ واژه مترادف متضاد
کمد
۱ـ اگر خواب ببینید داخل کمد پر از اشیاء و کالاهایی تمیز و مرتب است، نشانه خوشی و راحتی است، و اگر داخل کمد پر از اشیاء و اجناس کثیف و نامرتب باشد، علامت تنگدستی و بدبختی است. ، ۲ـ دیدن کمدی کوچک در خواب، نشانه آن است که با بیگانگان همنشین خواهید شد.
فرهنگ جامع تعبیر خواب

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کمدی
تصویر کمدی
اثر نمایشی طنزآمیز، کنایه از خنده دار، مضحک
فرهنگ فارسی عمید
فرانسوی شوخواره اثر نمایشی که دارای موضوع و نتیجه ای شادی بخش و خنده آور باشد مقابل تراژدی. توضیح کمدی اصطلاحی است که برای بیان نوعی از درام بکار میرود که مقصود اصلی آن تفریح تماشا کنندگان است. کمدی از طرفی مخالف تراژدی و از طرف دیگر مخالف لودگی و مسخرگی و تقلید است. کمدی به جهت آنکه بپایانی خوشایند ختم میگردد از تراژدی متمایز میشود و به جهت آنکه از هر گونه حرکات قهقه آور و سخنان بسیار مضحک بر کنار است از هزل و مسخرگی مشخص میباشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کمدی
تصویر کمدی
((کُ مِ))
اثر ادبی یا نمایشی که خنده و تفریح هدف آن باشد، یا مسائل تلخ و جدی را در لفاف خنده و شوخی ارائه دهد، نمایش خنده دار، نوشته خنده دار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کمدی
تصویر کمدی
كوميديًّا
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از کمدی
تصویر کمدی
Comedy
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کمدی
تصویر کمدی
comédie
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از کمدی
تصویر کمدی
comédia
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از کمدی
تصویر کمدی
קומדיה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از کمدی
تصویر کمدی
مزاحیہ
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از کمدی
تصویر کمدی
কমেডি
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از کمدی
تصویر کمدی
ตลก
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از کمدی
تصویر کمدی
vichekesho
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از کمدی
تصویر کمدی
コメディ
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از کمدی
تصویر کمدی
喜剧
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از کمدی
تصویر کمدی
komedi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از کمدی
تصویر کمدی
코미디
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از کمدی
تصویر کمدی
Komödie
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کمدی
تصویر کمدی
हास्य
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از کمدی
تصویر کمدی
komedie
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از کمدی
تصویر کمدی
commedia
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از کمدی
تصویر کمدی
comedia
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از کمدی
تصویر کمدی
комедія
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از کمدی
تصویر کمدی
komedia
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کمدی
تصویر کمدی
комедия
دیکشنری فارسی به روسی