جدول جو
جدول جو

معنی کمخاباف - جستجوی لغت در جدول جو

کمخاباف
(تَ)
اطلس باف. (ناظم الاطباء). آنکه کمخا بافد. و رجوع به کمخا شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کَ)
شغل کمخاباف. اطلس بافی. (ناظم الاطباء). و رجوع به کمخا و کمخاباف شود
لغت نامه دهخدا
(را یَ / یِ سَ)
آنکه کاموا بافد. کسی که از کاموا بافتنی ها چون جوراب و پیراهن و بلوز و جامه و غیره ببافد
لغت نامه دهخدا
(کَ / کِ)
به معنی کمخا است که جامۀ منقش الوان باشد. (برهان). صاحب کشف گفته که بالکسر (ک ) صحیح است و در برهان نوشته که بالکسر و بالفتح هر دو صحیح و در رشیدی نوشته که بالکسر صحیح نیست چرا که خاب کم دارد و خاب به معنی آن است که آن را به هندی رونوان گویند یعنی پشم باریک و بهترین کمخاب در احمدآباد و گجرات بافته می شود. (از آنندراج). جامۀ زردوزی رنگارنگ. (ناظم الاطباء). کمخاو. کمخا. کمخواب. پارچۀ منقش و رنگارنگ که خواب اندک دارد. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به کمخا شود، جامۀ منقش یک رنگ را نیز گفته اند. (برهان). جامۀ زردوزی یک رنگ. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از کمخاب
تصویر کمخاب
پارچه منقش و رنگارنگ که که خواب اندک دارد
فرهنگ لغت هوشیار