یکی از ایل های کرد است که تقریباً مرکب ازده هزار خانوار است بدین ترتیب: خالدی 2000 خانوار، شیانی 1000 خانوار، سیاسیا 1000 خانوار، کاظم خانی 1000 خانوار، تلش 500 خانوار، خمان 500 خانوار، گرگا 500 خانوار، کله پا 500 خانوار، قوچی 500 خانوار، هارون آبادی 600 خانوار، منصوری 1000 خانوار، کله جوب 300 خانوار، الوندی 100 خانوار، شوان 200 خانوار، ماهیدشتی 150 خانوار، بداغ بیکی 100 خانوار، زینل خانی 50خانوار، شاهینی 40 خانوار. مرکز این ایل گیلان و مسکنشان هارون آباد، شیان، بره شمین و قلعۀ شاهین دبر است. دارای مراتع وسیع و معادن ذغال سنگ است و افراد ایل به ترتیب اغنام و احشام می پردازند. (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 61 و 62)
یکی از ایل های کرد است که تقریباً مرکب ازده هزار خانوار است بدین ترتیب: خالدی 2000 خانوار، شیانی 1000 خانوار، سیاسیا 1000 خانوار، کاظم خانی 1000 خانوار، تلش 500 خانوار، خمان 500 خانوار، گرگا 500 خانوار، کله پا 500 خانوار، قوچی 500 خانوار، هارون آبادی 600 خانوار، منصوری 1000 خانوار، کله جوب 300 خانوار، الوندی 100 خانوار، شوان 200 خانوار، ماهیدشتی 150 خانوار، بداغ بیکی 100 خانوار، زینل خانی 50خانوار، شاهینی 40 خانوار. مرکز این ایل گیلان و مسکنشان هارون آباد، شیان، بره شمین و قلعۀ شاهین دبر است. دارای مراتع وسیع و معادن ذغال سنگ است و افراد ایل به ترتیب اغنام و احشام می پردازند. (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 61 و 62)
میرزا محمدرضا (1245- 1310 هجری قمری) از خوشنویسان و استادان خط نستعلیق و اصلاً از ایل کرد کلهر کرمانشاهان است. وی پس از گذراندن ایام جوانی نزد میرزامحمد خوانساری شاگرد آقامحمد مهدی طهرانی به آموختن خط پرداخت و سپس به مشق کردن از روی خطوط اصلی استادان قدیم مخصوصاً میرعماد قزوینی مشغول شد و برای دیدن و مشق کردن از روی نمونه های اصیل و خوب خط نستعلیق به قزوین و اصفهان سفر کرد و مدتی بدین ترتیب مشغول مشق و تمرین بود تا در نوشتن خط نستعلیق استاد شد و آوازۀ شهرتش به ناصرالدین شاه رسید و ناصرالدین شاه او را به حضور طلبید تا پیش او مشق کند و گاه گاهی از راه تفنن از روی سرمشق های او می نوشت. ناصرالدین شاه دستور داد تا میرزای کلهر در ادارۀ انطباعات قبول عضویت کند، اما وی از آنجا که مردی بلند همت و آزادمنش بود نپذیرفت و مقرر شد که گاهگاهی برای ادارۀانطباعات که به سرپرستی صنیعالدوله (اعتمادالسلطنه) اداره می شده کتابت کند و اجرت بگیرد. اما در سال 1300 هجری قمری در سفر دوم ناصرالدین شاه به خراسان که قرار شده بود روزنامه ای به خط نستعلیق در اردوی ناصرالدین شاه در طی راه با چاپ سنگی بطبع رسد، عضویت ادارۀ انطباعات را قبول کرد و نوشتن نسخۀ اصلی این روزنامه که نام آن را ’اردوی همایون’ گذاشتند به میرزای کلهر محول گردید. خط ’اردوی همایون’ که مجموعاً دوازده شماره انتشار یافت از بهترین نمونه های خطوط چاپی اوست. وی در وبای عام طهران که در سال 1309- 1310هجری قمری اتفاق افتاد به این مرض مبتلا گردید و درگذشت. آنچه از آثار هنری میرزای کلهر بجای مانده غیر ازقطعات و سطوری که در مجموعه های خصوصی مضبوط است تعدادی کتابها و روزنامه هاست که به میل خود یا به تشویق دیگران نوشته و در طهران به چاپ سنگی بطبع رسیده است. فهرست این نوشته ها از این قرار است: 1- قسمت مهم روزنامۀ شرف. 2- دوازده شمارۀ روزنامۀ اردوی همایون. 3- سفرنامۀ دوم ناصرالدین شاه به خراسان. 4 -کتاب مخزن الانشاء که منتخبی است از منشآت یک عده ازمنشیان، و میرزا خود در انتخاب آنها دخالت داشته است. 5- کتاب فیض الدموع تألیف میرزا ابراهیم نواب طهرانی. 6- کتاب منتخب السلطان که آن را ناصرالدین شاه از اشعار حافظ و سعدی انتخاب کرده است. 7- رسالۀغدریه. 8- بعضی قسمتها از سفرنامۀ کربلای ناصرالدین شاه. 9- نصایح الملوک. 10- مناجات نامۀ خواجه عبداﷲ انصاری. 11- قسمتی از یکی از چاپهای کلیات قاآنی که در جوانی نوشته شده است. (از مجلۀ یادگار، سال اول، شمارۀ 7). و رجوع به همین مأخذ و تاریخ اجتماعی و اداری دورۀ قاجار تألیف عبداﷲ مستوفی شود
میرزا محمدرضا (1245- 1310 هجری قمری) از خوشنویسان و استادان خط نستعلیق و اصلاً از ایل کرد کلهر کرمانشاهان است. وی پس از گذراندن ایام جوانی نزد میرزامحمد خوانساری شاگرد آقامحمد مهدی طهرانی به آموختن خط پرداخت و سپس به مشق کردن از روی خطوط اصلی استادان قدیم مخصوصاً میرعماد قزوینی مشغول شد و برای دیدن و مشق کردن از روی نمونه های اصیل و خوب خط نستعلیق به قزوین و اصفهان سفر کرد و مدتی بدین ترتیب مشغول مشق و تمرین بود تا در نوشتن خط نستعلیق استاد شد و آوازۀ شهرتش به ناصرالدین شاه رسید و ناصرالدین شاه او را به حضور طلبید تا پیش او مشق کند و گاه گاهی از راه تفنن از روی سرمشق های او می نوشت. ناصرالدین شاه دستور داد تا میرزای کلهر در ادارۀ انطباعات قبول عضویت کند، اما وی از آنجا که مردی بلند همت و آزادمنش بود نپذیرفت و مقرر شد که گاهگاهی برای ادارۀانطباعات که به سرپرستی صنیعالدوله (اعتمادالسلطنه) اداره می شده کتابت کند و اجرت بگیرد. اما در سال 1300 هجری قمری در سفر دوم ناصرالدین شاه به خراسان که قرار شده بود روزنامه ای به خط نستعلیق در اردوی ناصرالدین شاه در طی راه با چاپ سنگی بطبع رسد، عضویت ادارۀ انطباعات را قبول کرد و نوشتن نسخۀ اصلی این روزنامه که نام آن را ’اردوی همایون’ گذاشتند به میرزای کلهر محول گردید. خط ’اردوی همایون’ که مجموعاً دوازده شماره انتشار یافت از بهترین نمونه های خطوط چاپی اوست. وی در وبای عام طهران که در سال 1309- 1310هجری قمری اتفاق افتاد به این مرض مبتلا گردید و درگذشت. آنچه از آثار هنری میرزای کلهر بجای مانده غیر ازقطعات و سطوری که در مجموعه های خصوصی مضبوط است تعدادی کتابها و روزنامه هاست که به میل خود یا به تشویق دیگران نوشته و در طهران به چاپ سنگی بطبع رسیده است. فهرست این نوشته ها از این قرار است: 1- قسمت مهم روزنامۀ شرف. 2- دوازده شمارۀ روزنامۀ اردوی همایون. 3- سفرنامۀ دوم ناصرالدین شاه به خراسان. 4 -کتاب مخزن الانشاء که منتخبی است از منشآت یک عده ازمنشیان، و میرزا خود در انتخاب آنها دخالت داشته است. 5- کتاب فیض الدموع تألیف میرزا ابراهیم نواب طهرانی. 6- کتاب منتخب السلطان که آن را ناصرالدین شاه از اشعار حافظ و سعدی انتخاب کرده است. 7- رسالۀغدریه. 8- بعضی قسمتها از سفرنامۀ کربلای ناصرالدین شاه. 9- نصایح الملوک. 10- مناجات نامۀ خواجه عبداﷲ انصاری. 11- قسمتی از یکی از چاپهای کلیات قاآنی که در جوانی نوشته شده است. (از مجلۀ یادگار، سال اول، شمارۀ 7). و رجوع به همین مأخذ و تاریخ اجتماعی و اداری دورۀ قاجار تألیف عبداﷲ مستوفی شود
سر انسان یا حیوان، سر، نوک، کنایه از عقل، ذهن، ضمیر، صفت، کنایه از باهوش، با استعداد مثلاً عجب آدم کله ای بود!، در علم زیست شناسی قسمتی از سبزی که به ساقه یا ریشه متصل است مثلاً کلۀ بادنجان، واحد شمارش بعضی اشیا به ویژه اشیای خوراکی مثلاً دو کله سیر، در علم زیست شناسی استخوان سر، جمجمه کله پا شدن: به سر درآمدن، از پا درآمدن، سرنگون شدن
سر انسان یا حیوان، سر، نوک، کنایه از عقل، ذهن، ضمیر، صفت، کنایه از باهوش، با استعداد مثلاً عجب آدم کله ای بود!، در علم زیست شناسی قسمتی از سبزی که به ساقه یا ریشه متصل است مثلاً کلۀ بادنجان، واحد شمارش بعضی اشیا به ویژه اشیای خوراکی مثلاً دو کله سیر، در علم زیست شناسی استخوان سر، جمجمه کله پا شدن: به سر درآمدن، از پا درآمدن، سرنگون شدن
پشم بسیار نرم راگویند. (برهان) (آنندراج). قسمتی از پشم و کرک بسیار نرم. (آنندراج). گلغر. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به گلغر شود. (منتهی الارب). نوعی از هیزم و هیمۀ سوختن هم هست. (برهان) (آنندراج) (از ناظم الاطباء)
پشم بسیار نرم راگویند. (برهان) (آنندراج). قسمتی از پشم و کرک بسیار نرم. (آنندراج). گلغر. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به گلغر شود. (منتهی الارب). نوعی از هیزم و هیمۀ سوختن هم هست. (برهان) (آنندراج) (از ناظم الاطباء)
درختی است از دستۀخرمالو جزو تیره های نزدیک به تیره زیتونیان، و میوه ای شبیه به خرما دارد و معمولاً دوپایه است و در تمام جنگلهای شمالی ایران وجود دارد. آمبرو. اربا. اربه. خرما. خرمنی. خرمندی. خروندی. انجیرخرما. اندی خرما. اینده خرما. اندوخرما. فرمنی. فرمونی. خرمای هندی. کهلو. (فرهنگ فارسی معین). خرمای هندوی وحشی است که میوۀ آن چند فندقی است و طعم گس و شیرین دارد و خرما اندوی درشت و شیرین را بر آن پیوند کنند. در ساحل خزر تا ارتفاعات 1100 گز و هم درسواحل آستارا و طوالش و نور دیده می شود. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
درختی است از دستۀخرمالو جزو تیره های نزدیک به تیره زیتونیان، و میوه ای شبیه به خرما دارد و معمولاً دوپایه است و در تمام جنگلهای شمالی ایران وجود دارد. آمبرو. اربا. اربه. خرما. خرمنی. خرمندی. خروندی. انجیرخرما. اندی خرما. اینده خرما. اندوخرما. فرمنی. فرمونی. خرمای هندی. کهلو. (فرهنگ فارسی معین). خرمای هندوی وحشی است که میوۀ آن چند فندقی است و طعم گس و شیرین دارد و خرما اندوی درشت و شیرین را بر آن پیوند کنند. در ساحل خزر تا ارتفاعات 1100 گز و هم درسواحل آستارا و طوالش و نور دیده می شود. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
درختچه ای است گرمسیری که در کرانه های دریای عمان و جاسک و تیس و چاه بهار فراوان است و از چوب آن برای ساختن چپر و سوخت استفاده می کنند. (جنگل شناسی کریم ساعی، ص 271). این درخت در اطراف بنادر چاه بهار و تیس و نیز در حوالی نیک به حال وحشی است. (گااوبا، یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
درختچه ای است گرمسیری که در کرانه های دریای عمان و جاسک و تیس و چاه بهار فراوان است و از چوب آن برای ساختن چپر و سوخت استفاده می کنند. (جنگل شناسی کریم ساعی، ص 271). این درخت در اطراف بنادر چاه بهار و تیس و نیز در حوالی نیک به حال وحشی است. (گااوبا، یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
شهری بوده در کوهستان ملک تبرستان در میانۀ آن و آمل سه منزل و از آنجا تا ری دومنزل و از ثغور مازندران. (انجمن آرا) (آنندراج). شهرکی است از ناحیت طبرستان و بر حدی است میان دیلمان خاصه و طبرستان و اندر کوه است. (از حدود العالم) : فیفتح السهل و الاجبال مقتحما من الکلارالی الجرجان فالجلد. (سید زیدی صاحب مازندران، از آنندراج). و رجوع به سفرنامۀ مازندران رابینو شود شهرکی است به خراسان از گوزگانان خرم و آبادان و با درختان بسیار و آبهای روان و نعمتی فراخ. (حدود العالم)
شهری بوده در کوهستان ملک تبرستان در میانۀ آن و آمل سه منزل و از آنجا تا ری دومنزل و از ثغور مازندران. (انجمن آرا) (آنندراج). شهرکی است از ناحیت طبرستان و بر حدی است میان دیلمان خاصه و طبرستان و اندر کوه است. (از حدود العالم) : فیفتح السهل و الاجبال مقتحما من الکلارالی الجرجان فالجلد. (سید زیدی صاحب مازندران، از آنندراج). و رجوع به سفرنامۀ مازندران رابینو شود شهرکی است به خراسان از گوزگانان خرم و آبادان و با درختان بسیار و آبهای روان و نعمتی فراخ. (حدود العالم)
نوعی از موش باشد بغایت درنده و آن را موش پرنده هم می گویند و در هندوستان بسیار است و آن خط خط می باشد مانند دانۀ سنجد. دم آن را قلم نقاشی کنند. و با کاف فارسی هم می گویند. (برهان). نوعی از موش که بغایت درنده است و آن را موش پرنده نیز گویند. (ناظم الاطباء). موش خرما. موش پران. موش پرنده. (فرهنگ فارسی معین). مؤلف سراج گوید: این لفظ هندی الاصل است و به کسر اول و فتح دوم و کاف فارسی است و آن را در فارسی موش خرما و موش پرنده و موش پران گویند و فارسی پنداشتن و به کاف تازی گفتن و نوشتن چنین لفظ کمال بی تحقیقی است. (حاشیۀ برهان چ معین)
نوعی از موش باشد بغایت درنده و آن را موش پرنده هم می گویند و در هندوستان بسیار است و آن خط خط می باشد مانند دانۀ سنجد. دم آن را قلم نقاشی کنند. و با کاف فارسی هم می گویند. (برهان). نوعی از موش که بغایت درنده است و آن را موش پرنده نیز گویند. (ناظم الاطباء). موش خرما. موش پران. موش پرنده. (فرهنگ فارسی معین). مؤلف سراج گوید: این لفظ هندی الاصل است و به کسر اول و فتح دوم و کاف فارسی است و آن را در فارسی موش خرما و موش پرنده و موش پران گویند و فارسی پنداشتن و به کاف تازی گفتن و نوشتن چنین لفظ کمال بی تحقیقی است. (حاشیۀ برهان چ معین)
یکی از عناصر و علامت اختصاری آن در شیمی lC است و در حرارت عادی بصورت گاز و برنگ مایل به سبز و بوی آن قوی و خفه کننده است و آن را از الکترولیز کردن نمک طعام بدست می آورند
یکی از عناصر و علامت اختصاری آن در شیمی lC است و در حرارت عادی بصورت گاز و برنگ مایل به سبز و بوی آن قوی و خفه کننده است و آن را از الکترولیز کردن نمک طعام بدست می آورند
فرانسوی چشم چک یکی از گونه های درخت کبر که در شمال ایران فراوان است. به دارو های مخصوص معالجه بیماریها چشم که معمولا بصورت مایع و قطره تجویز میشوند اطلاق میگردد
فرانسوی چشم چک یکی از گونه های درخت کبر که در شمال ایران فراوان است. به دارو های مخصوص معالجه بیماریها چشم که معمولا بصورت مایع و قطره تجویز میشوند اطلاق میگردد
درختی است از دسته خرما او جزو تیره های نزدیک به تیره زیتونیان و میوه ای شبیه به خرمالو دارد و معمولا دو پایه است و در تمام جنگلها شمالی ایران وجود دارد آمبرو اربا اربه خرما خرمنی خرمندی خروندی انجیر خرما اندی خرما اینده خرما اندو خرما فرمنی فرمونی خرمای هندی کهلو
درختی است از دسته خرما او جزو تیره های نزدیک به تیره زیتونیان و میوه ای شبیه به خرمالو دارد و معمولا دو پایه است و در تمام جنگلها شمالی ایران وجود دارد آمبرو اربا اربه خرما خرمنی خرمندی خروندی انجیر خرما اندی خرما اینده خرما اندو خرما فرمنی فرمونی خرمای هندی کهلو