- کلمه
- واژه
معنی کلمه - جستجوی لغت در جدول جو
- کلمه
- سخن، لفظی که معنی داشته باشد، آنچه انسان بر زبان می راند و مطلب خود را به وسیلۀ آن بیان می کند، یک جزء از کلام
کلمۀ استفهام (ادات استفهام): در دستور زبان علوم ادبی کلمه ای که سؤال و پرسش را برساند و به وسیلۀ آن از چیزی پرسش کنند مانند آیا، چرا، چند، چه، که، کجا، کدام، کو و غیره
کلمۀ شهادت: کلمۀ «اشهد ان لااله الاالله»
- کلمه
- لفظ، یک سخن، گفتار
- کلمه ((کَ لَ مَ یا مِ))
- سخن، گفتار، یک جزو از کلام، لفظ معنی دار، مجموعه حروفی که یک واحد را تشکیل دهند در دستور زبان فارسی معمولاً کلمه را به نه بخش تقسیم کنند، اسم، صفت، عدد، کنایه، فعل، قید، حرف اضافه، حرف ربط، صوت. 4
- کلمه
- palavra
- کلمه
- słowo
- کلمه
- слово
- کلمه
- palabra
- کلمه
- parola
- کلمه
- woord
- کلمه
- كلمةٌ
- کلمه
- מִלָּה
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مطلبی را با صدای بلند و با آب و تاب از بر خواندن
خواندن متنی ادبی با آهنگ و حالت های مناسب که مؤید معنی و مضمون خاص آن باشد
همگی، همه
ریش انبوه و بلند
رنگ پیل پیلی (فیلی) پارسی است شیری که پنیر مایه بر آن زنند تادژواخی (غلظت) پارسی است خوراکی که در برگ کلم برگ رز یا بادنجان نهند و پزند، کیسه زر یا سیمی که در جشن زناشویی داماد به مهمانان ارمغان کند شیریست که بعد از مایه زدن بسته شود پنیر تر دلمه
مانایی (شباهه) هاوندی راست و درست
سوراخ، رخنه