جدول جو
جدول جو

معنی کلمبو - جستجوی لغت در جدول جو

کلمبو
(کُ لُ بُ)
بندری در جزیره سیلان که مرکز این جزیره نیز هست و 425000 تن سکنه دارد. بندری است پر آمد و رفت ویکی از مراکز صنعتی نیز می باشد. (از لاروس). در دهانۀ رود کلانی واقع است و بزرگترین شهر و بندر سیلان و مرکز استخراج زغال سنگ و کارهای دستی بومی است و دانشگاه و کالج دارد. نخستین بار بوسیلۀ پرتغالیان مسکون و آباد شد (1517 میلادی) و به یاد کریستوفر کلمبوس به کلمبو موسوم گردید. (از فرهنگ جغرافیایی وبستر)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کُ لُ بَ / بِ)
نوعی نان شیرینی در تداول مردم خراسان. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). کلنبه. (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به کلنبه شود
لغت نامه دهخدا
(کَ)
دهی از دهستان مرغاست که در بخش ایذۀ شهرستان اهواز واقع است و200 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا