جدول جو
جدول جو

معنی کلشتر - جستجوی لغت در جدول جو

کلشتر
دهی از دهستان رحمت آباد است که در بخش رودبار شهرستان رشت واقع است و 1357 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(لِ تَ)
نام رودی، و آن یکی از روافد و آبراهه های کشکانرود است. و آن را الشتر نیز گویند
لغت نامه دهخدا
(اَ لِ تَ)
قصبه ای است از دهستان حسنوند مرکز بخش سلسلۀ شهرستان خرم آباد که در 54 هزارگزی شمال خرم آباد قرار دارد. جلگه و سردسیر است. سکنۀ آن در حدود 650 تن شیعه هستند و به زبان لری، لکی، فارسی و ترکی سخن میگویند. آب آن از سراب زر و عمارت تأمین میشود و مزارع کریم آباد، مجیدآباد و حیدری مریدآباد جزء این قصبه هستند. محصول آن غلات، برنج، حبوبات، لبنیات و پشم است. در حدود 150 باب دکان و 2 دبستان و بهداری و دامپزشکی و پست و تلگراف و ثبت آمارو محضر و دستۀ ژاندارمری دارد، و بخشداری سلسله دراین قصبه است. الشتر در انتهای راه شوسۀ فرعی خرم آباد به الشتر که در مواقع خشکی اتومبیل رو است قرار دارد و در خاور آبادی مزبور قلعۀ مستحکمی است بنام قلعۀ مظفری که در 60 سال قبل بوسیلۀ مهدی خان امیرالعشایر و محمدعلی خان امیرمنظم ساخته شده و قسمت اعظم آن فعلاً مورد استفادۀ دولت است. نام قدیمی قصبۀ مزبور قلعۀ مظفری بوده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6). و رجوع به جغرافی غرب ایران (فهرست) شود، مقیم بودن بجایی. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد) ، دایم شدن باران. (تاج المصادر بیهقی). پیوسته باریدن باران. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد) ، ستیهیدن. (منتهی الارب) (آنندراج). ستیزه کردن. الحاح. (از اقرب الموارد). مداومت کردن بر چیزی
لغت نامه دهخدا
خوتکا پرنده ای است
فرهنگ گویش مازندرانی