جدول جو
جدول جو

معنی کلر - جستجوی لغت در جدول جو

کلر
عنصر غیرفلزی گازی از گروه هالوژن ها به رنگ زرد، با بوی تند و زننده، که در تهیۀ داروها، موادگندزدا، حشره کش ها و تصفیۀ آب به کار می رود
تصویری از کلر
تصویر کلر
فرهنگ فارسی عمید
کلر
(کْلُ / کُ لُ)
یکی از عناصر و علامت اختصاری آن در شیمی ’Cl’ است و در حرارت عادی بصورت گاز و به رنگ مایل به سبز و بوی آن قوی و خفه کننده است و آن را از الکترولیز کردن (تجزیۀ الکتریکی) نمک طعام (کلرور دو سدیم) بدست می آورند و بواسطۀ میل ترکیبی که با ئیدروژن دارد یک مزیل اللون مواد نباتی وحیوانی محسوب می شود و در صنعت از آن بعنوان سپید کننده پارچه استفاده می نمایند و وسیلۀ ضدعفونی بسیار عالی است. (از لاروس). در اصطلاح علم شیمی، شبه فلزی است زرد مایل به سبز. در شرایط متعارفی گازی شکل با بوی خفه کننده و کمی سبکتر از هوا و به همین جهت به صورت گاز خفه کننده در جنگ اول جهانی بکار رفته. تکاثف نسبی این گاز نسبت به هوا7129 (معادل 2/49) است. بنابراین از هوا تقریباً دو و نیم مرتبه سنگین تر است. یک لیتر آب 8 درجه حرارت، 3/04 لیتر کلر را در خود حل می کند. کلر را می توان در 15 درجۀ حرارت با فشار 6 جو مایعکرد و در بطری چدنی سیفون دار به بازار عرضه نمود.
کلر اولین دفعه در سال 1747 میلادی بوسیلۀ شیل از اثر جوهر نمک بر بی اکسید منگنز بدست آمد مطابق فرمول: 2H2O + 2CL2 4ACIH + Mno2 چون فرمول فوق در برابرگرما باید صورت گیرد، لذا اگر وسیلۀ گرم کردن نباشد پرمنگنات پتاسیم متبلور را در ظرف ریخته و قطره قطره جوهر نمک می ریزند تا کلر حل شود، طبق فرمول زیر:
8H2O+2ClK+2Cl2Mn+16ClHu5Cl2+2Mno4k
باید آزمایش مذکور با احتیاط و در زیر یک لولۀاطمینان سادۀ آزمایش انجام شود تا اسید در لوله جمع گردد و ضمناً اسید بطور قطره قطره روی پرمنگنات بریزد والا مجاورت شدید اسید و پرمنگنات سبب پرتاب شدن در شیشه یا شکستن ظرف می شود. معمولاً در صنعت کلر را از تجزیۀ الکتریکی نمک طعام بدست می آورند. کلر شبه فلزی است که با ظرفیت های مختلف با برخی شبه فلزات (از قبیل فلوئور و گوگرد و فسفر و سیلسیوم) و با ئیدروژن بشدت و با همه فلزات (حتی طلا و طلای سفید) ترکیب می شود. جرم اتمی کلر حدود 35/5 است. (از فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
کلر
(کْلُ / کُ لُ دُ)
دهی از دهستان حیات داود است که در بخش گناوۀ شهرستان بوشهر واقع است و 300 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
کلر
یکی از عناصر و علامت اختصاری آن در شیمی lC است و در حرارت عادی بصورت گاز و برنگ مایل به سبز و بوی آن قوی و خفه کننده است و آن را از الکترولیز کردن نمک طعام بدست می آورند
فرهنگ لغت هوشیار
کلر
((کُ لُ))
گازی است سمّی به رنگ زرد مایل به سبز با بوی تند و خفه کننده که در آب قابل حل است، علامت شیمیایی آن CL است
فرهنگ فارسی معین
کلر
شیپوری از پوست درخت
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کلروفرم
تصویر کلروفرم
مایعی اتری شکل، فرار، اشتعال ناپذیر و سمّی که در پزشکی برای بیهوش کردن بیماران به کار می رود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کلرور سدیم
تصویر کلرور سدیم
در علم شیمی نمک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کلروفیل
تصویر کلروفیل
سبزینه، مادۀ تولیدکنندۀ رنگ سبز برگ های درختان و گیاهان که بر اثر نور آفتاب پدید می آید
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کلرور
تصویر کلرور
کلرید
کلرور سدیم: در علم شیمی نمک
فرهنگ فارسی عمید
نوعی آنتی بیوتیک که برای معالجۀ تیفوس و تیفوئید به کار می رود. این دارو را دکتر برگ هلدر امریکایی در سال ۱۹۴۷میلادی از خاک گرفت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کلروز
تصویر کلروز
بیماری زردی در دختران که سبب کم خونی می شود، یرقان، ابیض
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کلرات
تصویر کلرات
هر یک از نمک های اسیدکلریک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کلرید
تصویر کلرید
هر یک از نمک های اسید هیدروکلریک، کلرور
فرهنگ فارسی عمید
(بِ / بَ لَ)
بگلر. بیگلر. لفظ ترکی است و بمعنی بزرگ و امیر است چه بیک یا بک بمعنی بزرگ است و ’لر’ مخفف ’لار’ است که ضمیر جمع غایب باشد. (یادداشت مؤلف). و رجوع به بکلربک و بکلربکی شود:
هست طاغی بکلر زرین قبا
هست شاکر خستۀ صاحب عبا.
مولوی
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان گاودول بخش مرکزی شهرستان مراغه، واقع در 36هزارگزی جنوب باختری مراغه و پنج هزارگزی باختر شوسۀ مراغه به میاندوآب. جلگه، معتدل مالاریایی و دارای 1267 تن سکنه. شغل اهالی زراعت، صنایع دستی گلیم بافی و آب آن از رود خانه مردی، قنات و چاه. محصول آنجا غلات، پنبه، چغندر، کشمش و بادام و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(کْلُ / کُ لِ)
در اصطلاح پزشکی، وبا. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به وبا شود
لغت نامه دهخدا
(کُ)
دهی از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان فومن است 368 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
تصویری از کلرورسدیم
تصویر کلرورسدیم
نمک طعام
فرهنگ لغت هوشیار
در اصطلاح شیمی، نام عمومی کلیه املاح منسوب به اسید کلریک یکی از مشهورترین آنها کلرات پتاسیم است که یکی از اکسید کننده های قوی است
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی سراک ماده ای که از ترکیب کلر با یک عنصر دیگر (خواه فلز و خواه شبه فلز) حاصل میشود. کلرور های فلزات معمولا نمکهای اسید کلریدریک میباشند. مهمترین کلروری که در طبیعت بسیار فراوان است و در ترکیب ماده زنده نیز وارد است کلرور سدیم که همان نمک طعام است میباشد. یا کلرور ها ترکیبات کلر با یکی از عناصر دیگر میباشند. مهمترین کلرور ها کلرور های فلزات هستند که در حقیقت باید آنها را املاح اسید کلریدریک دانست. کلرور ها غالبا جامد و در آب محلولند باستثنای کلرور های نقره و سرب و کلروریک ظرفیتی مس و کلرور دو ظرفیتی جیوه که در آب حل نمیشوند. یا کلرور رنگ بر. مخلوطی از کلرور ها هیپوکلریت ها بنسبت مساوی ماده ای رنگ زدا را بوجود میاورد که بنام کلرور رنگ بر خوانده میشود. از مهمترین کلرور های رنگ بر آب ژاول است که عبارت از محلول نمک طعام و هیپو کلریت سدیم در آب است و معمولا آب ژاول را از تاثیر گاز کلر در محلول سود حاصل میکنند: و از اثر کلر بر محلول پتاس کلرور رنگ بر دیگری بدست میاید که آنرا آب لاباراک گویند: کلرور های رنگ بر علاوه بر خاصیت رنگ زدایی خاصیت گند زدایی نیز دارند و جهت ضد عفونی آبهای آشامیدنی مصرف میشوند
فرهنگ لغت هوشیار
جسمی است اتری شکل و فرار، بی حس کننده اعصاب دماغی و تسکین دهنده اوجاع عصبی
فرهنگ لغت هوشیار
ملحی از کینی است که محلول تزریقی از آن تهیه می کنند و جهت درمان مالاریا بکار می برند (کپین آلکالوئید پوست درخت گنه گنه است که از قدیم در معالجه تب های نوبه یی بکار میرفته است)
فرهنگ لغت هوشیار
ماده سبز رنگی که در حفره های خاصی در داخل سیتوپلاسم سلولهای گیاهان موجود است و موجب سبزی اندامهای سبز گیاهان می شود
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی ریتاک (وباء ریتاک از ریتن پهلوی) توضیح احتراز از استعمال این کلمه بیگانه اولی است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کلروفیل
تصویر کلروفیل
((کُ لُ رُ))
ماده سبز رنگی در گیاهان که کار فتوسنتز را در یاخته انجام دهد، سبزینه (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
((کُ لُ رُ فُ))
مایعی است بی رنگ و بیهوش کننده به فرمول 3 CHCl که از اثر استخلاف سه اتم ئیدروژن متان به وسیله سه اتم کلر بدست می آید. این ماده در پزشکی به عنوان داروی بیهوشی مصرف می شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کلروپلاست
تصویر کلروپلاست
((کُ لُ رُ پِ))
دانه های ریز دارای سبزینه که در یاخته های گیاهی یافت می شود، سبزدیسه (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
((کُ لُ))
نام عمومی کلیه املاح منسوب به اسید کلریک H 3 Clo یکی از مشهورترین آنها کلرات پتاسیم است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کلرزنی
تصویر کلرزنی
Chlorination
دیکشنری فارسی به انگلیسی
از توابع دهستان لاریجان شهرستان آمل
فرهنگ گویش مازندرانی
مراتع و کشتزاری بین روستاهای ونوش و سرین کلای نوشهر
فرهنگ گویش مازندرانی
از انواع گل های بومی
فرهنگ گویش مازندرانی
از مراتع لنگا واقع در منطقه ی عباس آباد
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از کلرزنی
تصویر کلرزنی
cloração
دیکشنری فارسی به پرتغالی