جدول جو
جدول جو

معنی کلاسیک - جستجوی لغت در جدول جو

کلاسیک
ویژگی آثار متعلق به مکتب کلاسیسم مثلاً نمایشنامۀ کلاسیک، ویژگی آثار ادبی و هنری دوران های گذشته مثلاً ادبیات کلاسیک، ویژگی هر آنچه به مدرسه و دانشگاه مربوط است، درسی
تصویری از کلاسیک
تصویر کلاسیک
فرهنگ فارسی عمید
کلاسیک
فرانسوی ترادادی، دیرینه، پیشینیان پیشگامان، آموزیک آنچه در کلاسها بکار رود کلاسی درسی: کتاب کلاسیک، آنچه مربوط بدوره یونان وروم قدی یا مولفان بزرگ قرن 17 م. است: زبانها کلاسیک تاتر کلاسیک - 3. 2 آنچه بمنزله نمونه و سر مشق در طبقه خود بکار رود. یا ادبیات کلاسیک. آنچه در کلاسها بکار رود، کلاسی، درسی
فرهنگ لغت هوشیار
کلاسیک
((کِ))
آن چه که معمول و رایج است و جدید نیست، هر نوشته و اثر هنری که مطابق اصول و قواعد معمول قدیم باشد، فراگیری دانش یا فنی از طریق مدرسه و دانشگاه، به عنوان یک مکتب ادبی، شامل همه مکاتب ادبی پیش از قرن هفدهم فرانسه می شود
تصویری از کلاسیک
تصویر کلاسیک
فرهنگ فارسی معین
کلاسیک
Classic, Classical, Classically
تصویری از کلاسیک
تصویر کلاسیک
دیکشنری فارسی به انگلیسی
کلاسیک
clássico, classicamente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
کلاسیک
klassisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
کلاسیک
klasyczny, klasycznie
دیکشنری فارسی به لهستانی
کلاسیک
классический , классически
دیکشنری فارسی به روسی
کلاسیک
класичний , класично
دیکشنری فارسی به اوکراینی
کلاسیک
clásico, clásicamente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
کلاسیک
classique, classiquement
دیکشنری فارسی به فرانسوی
کلاسیک
classico, classicamente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
کلاسیک
klassiek
دیکشنری فارسی به هلندی
کلاسیک
क्लासिक , पारंपरिक रूप से
دیکشنری فارسی به هندی
کلاسیک
klasik, secara klasik
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
کلاسیک
كلاسيكيٌّ , كلاسيكيٌّ
دیکشنری فارسی به عربی
کلاسیک
클래식 , 고전적으로
دیکشنری فارسی به کره ای
کلاسیک
קלאסי , בצורה קלאסית
دیکشنری فارسی به عبری
کلاسیک
经典的 , 经典地
دیکشنری فارسی به چینی
کلاسیک
クラシック , クラシックに
دیکشنری فارسی به ژاپنی
کلاسیک
klasik, klasik olarak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
کلاسیک
ya kisasa, kwa kimapokeo
دیکشنری فارسی به سواحیلی
کلاسیک
คลาสสิก , แบบคลาสสิก
دیکشنری فارسی به تایلندی
کلاسیک
ক্লাসিক , ক্লাসিক্যালভাবে
دیکشنری فارسی به بنگالی
کلاسیک
کلاسک , کلاسیکی طور پر
دیکشنری فارسی به اردو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کلاسنک
تصویر کلاسنک
((کَ سَ))
فلاخن
فرهنگ فارسی معین
فرانسوی زیبال از پرندگان پرنده ایست سیاه رنگ باندازه سار از راسته سبکبالان بومی آمریکای جنوبی پرهای پشت آن زرد طلایی است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کلاسی
تصویر کلاسی
آموزشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کاسیک
تصویر کاسیک
پرنده ای است سیاه رنگ به اندازه سار از راسته سبکبالان، بومی آمریکای جنوبی، پرهای پشت آن زرد طلایی است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پلاسین
تصویر پلاسین
منسوب به پلاس از پلاس
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی ریخت پذیر، با فتساز آنچه بتواند جای بافت های از میان رفته گیاهی یا جانوری را پر کند، تپنگه ماده ای که در تپنگ (قالب) ریزند و از آن چیزهای گوناگون سازند ماده ای که قابل پیوند یا قابل دخول در انساج حیوانی یا گیاهی باشد ماده ای که بتواند جای انساج منهدم شده و از بین رفته حیوانی یا گیاهی را پر کند و همان وظیفه را انجام دهد، ماده ای که جهت قالب گیری چیزی بکار آید، ماده ای شبیه رزین که از آن اشیا مختلف سازند. ماده ای که جهت قالب گیری وساختن چیزی بکار برود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الاستیک
تصویر الاستیک
قابل ارتجاع، کش سان، نرم و قابل انعطاف
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پلاسین
تصویر پلاسین
آنچه از پلاس ساخته شده یا مانند پلاس باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کلاسور
تصویر کلاسور
جلد بزرگ فنر دار که اوراق پرونده را در آن مرتب نگه می دارند، جزوه دان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کلاویه
تصویر کلاویه
فرانسوی شستی زبانزد خنیا شستی ارگ یا پیانو
فرهنگ لغت هوشیار