جدول جو
جدول جو

معنی کعاسم - جستجوی لغت در جدول جو

کعاسم
(کَ سِ)
جمع واژۀ کعسم. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به کعسم شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کَ)
جمع واژۀ کعسوم. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به کعسوم شود
لغت نامه دهخدا
(کَ سِ)
فرزندان کیسم که درگذشتند. (منتهی الارب). فرزندان کیسم که پدر گروهی از تازیان بود، و اکنون منقرض شده اند. (از ناظم الاطباء). رجوع به کیسم شود
لغت نامه دهخدا
(سِ)
نام موضعی است یا ریگ توده ای به عالج. (منتهی الارب). نام آبی است مر کلب را در سرزمین شام نزدیک خرّ. نصر گوید عاسم رمل بنی سعد است. طرّماح گوید: رمل نافذبن سعد المعنی است. (معجم البلدان ج 6 ص 95)
لغت نامه دهخدا
(سِ)
رنج و سختی رساننده بر عیال. (منتهی الارب) (آنندراج). زحمت کشنده جهت عیال بود. (اقرب الموارد) ، مرد طامع. (منتهی الارب) (معجم البلدان ج 6 ص 95)
لغت نامه دهخدا
(کَ سَ)
گورخر. (منتهی الارب) (از تاج العروس). ج، کعاسم. رجوع به کعاسم شود
لغت نامه دهخدا
(کِ)
جمع واژۀ کعم. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به کعم شود
پتفوزبند اشتر. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از آنندراج). دهان بند شتر. ج، کعم
لغت نامه دهخدا
(کِ)
جمع واژۀ کعس. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به کعس شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از عاسم
تصویر عاسم
دشواری رساننده بر عیال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کعسم
تصویر کعسم
گورخر از جانوران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کعام
تصویر کعام
کعامه دهان بند شتر
فرهنگ لغت هوشیار
نوعی گیاه شبیه کلم یا گون ولی قلوه ای وزمخت که بر روی سنگها
فرهنگ گویش مازندرانی