زیور و زینت کننده کشور. آرایندۀکشور. آرایش کننده کشور. کشور آرا: بدین شارسان اندرون جای کرد دل آرای را کشورآرای کرد. فردوسی. که خوانند شاهان بر او آفرین سوی کشورآرای فغفور چین. فردوسی. شمس رخشان که کشورآرایست تا نبوسد ستانۀ در تو... سوزنی. نشان جست کان کشورآرای کی کجا خوابگه دارد از خون و خوی. نظامی. ولی چون هست شاهی چون تو بر جای همان شهزادگان کشورآرای. نظامی
زیور و زینت کننده کشور. آرایندۀکشور. آرایش کننده کشور. کشور آرا: بدین شارسان اندرون جای کرد دل آرای را کشورآرای کرد. فردوسی. که خوانند شاهان بر او آفرین سوی کشورآرای فغفور چین. فردوسی. شمس رخشان که کشورآرایست تا نبوسد ستانۀ در تو... سوزنی. نشان جست کان کشورآرای کی کجا خوابگه دارد از خون و خوی. نظامی. ولی چون هست شاهی چون تو بر جای همان شهزادگان کشورآرای. نظامی