جدول جو
جدول جو

معنی کستبزود - جستجوی لغت در جدول جو

کستبزود(کَ تَ)
معرب کاست و افزود. کاست و فزود. کستفزود. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به کاست و افزود شود
نام دیوانی بوده است و آن معرب کاست و فزود است. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
کستبزود
پارسی تازی گشته کاست و افزود
تصویری از کستبزود
تصویر کستبزود
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کَ تَ)
کستبزود معرب کاست و افزود. کاست و فزود. در اصل کاست و افزود بود و کستفزود دیوانی را گویند که ارباب خراج در او آنها را نگاه دارد. (نفائس الفنون)
لغت نامه دهخدا
تصویری از کستفزود
تصویر کستفزود
پارسی تازی گشته کاست و افزود کاست و فزود: (کستفزود که در اصل کاست افزود بود و کستفزود دیوانی را که ارباب درو خراج گویند آبها را نگاهدارند. (نفایس الفنون)
فرهنگ لغت هوشیار