کاهل شدن. (آنندراج) (غیاث اللغات). کاهلی. (دهار). گرانی در حرکت و سستی و آهستگی و سنگینی، درماندگی و خستگی، بیماری و رنجوری. آزردگی. دلتنگی. دلگیری، گرفتگی و دل شکستگی، آشفتگی. پریشانی. (ناظم الاطباء)
کاهل شدن. (آنندراج) (غیاث اللغات). کاهلی. (دهار). گرانی در حرکت و سستی و آهستگی و سنگینی، درماندگی و خستگی، بیماری و رنجوری. آزردگی. دلتنگی. دلگیری، گرفتگی و دل شکستگی، آشفتگی. پریشانی. (ناظم الاطباء)
ابن ملامحمد حسین فسایی. گاهی شعر می سراید. از اوست: سر بلندی، خاکساری با هنرور کردن است آبرو را حفظ کردن سنگ گوهر کردن است با قد خم گشته بی طاعت کشیدن آه سرد تکیه بر پشت کمان و تیر بی پر کردن است جان خودسازم فدای مصرع صایب کمال جان نثار یار کردن خاک را زر کردن است. (تذکرۀ نصرآبادی ص 202)
ابن ملامحمد حسین فسایی. گاهی شعر می سراید. از اوست: سر بلندی، خاکساری با هنرور کردن است آبرو را حفظ کردن سنگ گوهر کردن است با قد خم گشته بی طاعت کشیدن آه سرد تکیه بر پشت کمان و تیر بی پر کردن است جان خودسازم فدای مصرع صایب کمال جان نثار یار کردن خاک را زر کردن است. (تذکرۀ نصرآبادی ص 202)