جدول جو
جدول جو

معنی کزمانی - جستجوی لغت در جدول جو

کزمانی
(کُ)
منسوب است به کزمان که انتساب به جد اعلی است. (الانساب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کِ یَ)
دهی است از دهستان کوهبنان بخش راور شهرستان کرمان. کوهستانی و سردسیر است و 128 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(کِ)
منسوب به کرمان. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ فارسی معین) ، از مردم کرمان. (ناظم الاطباء). اهل کرمان، چون: شاه نعمت اﷲ ولی کرمانی، ساخته و پرداختۀ کرمان. (از فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(کِ)
طایفه ای از طوایف قشقائی است. (جغرافیایی سیاسی کیهان ص 84). این طایفه مرکب از 150 خانوار است و در خفر و آباده مسکن دارند. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(کِ)
یکی از بنی مهلب که در زمان مروان حمار آخرین خلیفۀ اموی در خراسان خروج کرد و میان او و نصرسیار محاربات رفت و در اثنای آن ابومسلم در 129 هجری قمری دعوت بنی عباس را آشکار کرد و با کرمانی در جنگ نصر سیار متفق شد. عاقبت کرمانی بر دست سپاه نصر سیار کشته آمد و نصر از ابومسلم بگریخت و در حدود ری و ساوه بمرد. (تاریخ گزیده چ عبدالحسین نوایی ص 288)
محمد بن یوسف. متوفی بسال 786 هجری قمری در الکواکب الدراری فی شرح البخاری مبادی اهل هیئت رامردود دانسته و گفته است: قواعدهم منقوضه و مقدماتهم ممنوعه. (تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی ص 146)
ابویوسف یعقوب بن یوسف الکرمانی النیشابوری الشیبانی الفقیه الحافظ، معروف به ابن اخرم و متوفی در سنۀ 287 هجری قمری وی منسوب به کرمانیه محله ای از محله های نیشابور است. (از معجم البلدان). رجوع به معجم البلدان و کرمانیه شود
لغت نامه دهخدا
(کِ)
قسمی از فولاد که فولاد دمشقی نیز گویند. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(کَ / کَ لَ / کِلْ لِ /کِ لِمْ ما نی ی)
رجل کلمانی، مرد بسیارسخن. و کلّمانی ّ و کلمّانی ّ نظیر ندارند، و کلمانیه مؤنث آن است. (منتهی الارب). مرد بسیار کلام و پرگو و زبان آور، مردنیکوسخن فصیح کلام. (ناظم الاطباء). رجل کلمانی، مرد نیکوسخن فصیح کلام یا کلمّانی ّ. بسیارسخن و تأنیث آن در جمیع صورتها با تاء است. (از اقرب الموارد).
لغت نامه دهخدا
منسوب به کرمان: از مردم کرمان اهل کرمان: شاه نعمه الله کرمانی، ساخته و پرداخته کرمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کلمانی
تصویر کلمانی
زبان آور: مرد
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به زمان، یکی از انواع چینی در عهد صفویه و آن نازک و خوشچهره و از حیث ضخامت متوسط بود. (از جنگ مورخ 1085 متعلق به دکتر شاپور بختیار یغما 12: 15 ص. 559)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کمانی
تصویر کمانی
((کَ))
کاریزکن، مقنی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کمانی
تصویر کمانی
منحنی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
متى
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
Chronological
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
chronologique
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
хронологический
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
年代順
دیکشنری فارسی به ژاپنی
زمانی، به موقع
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
زمانی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
কালক্রমিক
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
ตามลำดับเวลา
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
kihistoria
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
kronolojik
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
연대기
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
kronologis
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
כרונולוגי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
chronologisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
कालक्रम
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
chronologisch
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
cronológico
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
cronologico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
cronológico
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
chronologiczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
хронологічний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
按时间顺序的
دیکشنری فارسی به چینی