جدول جو
جدول جو

معنی کرکوچال - جستجوی لغت در جدول جو

کرکوچال
از روستاهای واقع در الستان کتول
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کَ کَ رَ)
دهی است از دهستان دوهزار شهرستان شهسوار. کوهستانی و سردسیر است و 190 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان مرکزی بخش کلاردشت شهرستان نوشهر. کوهستانی و سردسیر است و 1100تن سکنه دارد. صنایع دستی زنان آنجا قالیچه و جاجیم و شال بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
در ترجمه یمینی چ طهران در دو موضع آمده و ظاهراً بمعنی حاکم یا مرزبان است: پروچال آن جایگاه مستعد کار نشسته. چون پروچال ایشان را بر روی آب بدید پنج فیل بافوجی از مردان کار به مدافعت ایشان فرستاد. و در نسخۀ خطی کتاب خانه مؤلف این کلمه به دو صورت بروجیبال و تروچیپال آمده است
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان لاهیجان بخش حومه شهرستان مهاباد. کوهستانی و سردسیر است و 167 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
کاچال و اسباب و ادوات خانه و مایحتاج خانه، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
مرتعی در روستای کنوی کتول
فرهنگ گویش مازندرانی
محل بافتن جاجیم
فرهنگ گویش مازندرانی
مرتعی در سوادکوه
فرهنگ گویش مازندرانی
کارگاه پارچه بافی سنتی
فرهنگ گویش مازندرانی
از پا افتادن ناشی از خستگی، از حال رفته و درهم کوفته در
فرهنگ گویش مازندرانی
زمین پوشیده از کلوخ های سخت و غیرقابل عبور و مرور
فرهنگ گویش مازندرانی
داربست و دستگاه بافتنی گلیم و جاجیم و، زمین بایر سنگی که قابل کشت و استفاده نباشد، انار جاری
فرهنگ گویش مازندرانی