جدول جو
جدول جو

معنی کرتاخ - جستجوی لغت در جدول جو

کرتاخ
(کَ)
بمعنی عزم همت باشد، یعنی امور عالیه مادام که به نهایت نرسیده باشد به نظر او درنیاید. (برهان) (آنندراج) ، کار مهم معوق و انجام نایافته. (ناظم الاطباء).
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کَرْ رَ)
تثنیۀ کرّه. رجوع به کره شود، بامداد و شام. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(کَ)
اسم صوت. (حاشیۀ برهان چ معین). بانگ و فریاد ماکیان باشد در وقت بیضه نهادن. (برهان) (آنندراج). فریاد ماکیان پس از تخم کردن. (آنندراج) (ناظم الاطباء). رجوع به کراجیدن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از کراخ
تصویر کراخ
بانگ و فریاد ماکیان بهنگام تخم نهادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کراخ
تصویر کراخ
((کَ))
بانگ و فریاد ماکیان به هنگام تخم نهادن
فرهنگ فارسی معین