جدول جو
جدول جو

معنی کراشه - جستجوی لغت در جدول جو

کراشه
(کَ شَ / شِ)
طرز. روش، صفت. گونه. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کرانه
تصویر کرانه
(دخترانه)
ساحل، کنار، سو، جهت
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از رکاشه
تصویر رکاشه
خارپشت بزرگ تیرانداز که خارهای بلند ابلق دارد و آن ها را مانند تیر می اندازد، جوجه تیغی
تشی، سیخول، زکاسه، سکاسه، اسگر، اسغر، سنگر، سگر، پهمزک، پیهن، بیهن، روباه ترکی، کاسجوک، جبروز، قنفذ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تراشه
تصویر تراشه
آنچه از تراشیدن چوب یا چیز دیگر به زمین بریزد، ریزۀ چوب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کرباشه
تصویر کرباشه
مارمولک، گروهی از جانوران خزنده چابک و شبیه سوسمار با بدن فلس دار و دم بلند که قادرند دم ازدست رفتۀ خود را ترمیم کنند، چلپاسه، کرباسه، باشو، ماتورنگ، کربش، کرفش، کرپوک، کرباشه، کرباشو، کلباسو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کربشه
تصویر کربشه
مارمولک، گروهی از جانوران خزنده چابک و شبیه سوسمار با بدن فلس دار و دم بلند که قادرند دم ازدست رفتۀ خود را ترمیم کنند، چلپاسه، کرباسه، باشو، ماتورنگ، کربش، کرفش، کرپوک، کرباشه، کرباشو، کلباسو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کراسه
تصویر کراسه
دفتر، جزوه، کنایه از قرآن یا جزئی از آن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فراشه
تصویر فراشه
پروانه، شاه پرک، حشره با بالهای رنگین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کرانه
تصویر کرانه
ساحل، کنار، طرف، سو، انتها، پایان، برای مثال خدای را مددی ای دلیل راه حرم / که نیست بادیۀ عشق را کرانه پدید (حافظ - ۴۶۴)
کرانه کردن: به پایان رساندن، کنایه از منحرف شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کرامه
تصویر کرامه
کرامت در فارسی نواخت، بزرگواری، دهش، ورچ (کار خارق العاده پهلوی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کرایه
تصویر کرایه
اجرت بار کردن، مال الاجاره، اجرت، مزد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کراکه
تصویر کراکه
لایروب دستگاه لایروبی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کراسه
تصویر کراسه
پارسی تازی گشته کراسه کوراسک مجموعه کوچک دفتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کماشه
تصویر کماشه
گاز انبر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کناشه
تصویر کناشه
کناش در فارسی: سریانی تازی گشته جنگ گزیننامه، یاد نامه، بیخشاخه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مراشه
تصویر مراشه
سفید کاری، مزد سفید کار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کرانه
تصویر کرانه
کناره، حاشیه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کراهه
تصویر کراهه
از ریشه کریه سریانی ناخوشایندی بیزاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کروشه
تصویر کروشه
فرانسوی چنگله: نوعی پرانتز بشکل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کرباشه
تصویر کرباشه
مارمولک مارمولک
فرهنگ لغت هوشیار
مارمولک} چار غنده کربشه با کژدمان خورد ایشان گوشت روی مردمان) (رودکی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کرپاشه
تصویر کرپاشه
مارمولک
فرهنگ لغت هوشیار
پارسی تازی گشته فراسته پره کلیدان، سبک چست مرد، آب اندک واحد فراش پروانه پروانه چراغ
فرهنگ لغت هوشیار
تراشیده شده آنچه از تراش بر آمده باشد، هلال واری از خربزه و هندوانه قاچ. ریزه چوب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خراشه
تصویر خراشه
پارسی تازی گشته خراشه آنچه از خراشیدن بریزد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رکاشه
تصویر رکاشه
خار پشت کلان تیر انداز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تراشه
تصویر تراشه
((تَ ش ِ))
تراشیده شده، براده، قاچ (هندوانه یا خربزه)، قطعه کوچکی از سیلیس با مدارهای الکتریکی مجتمع که در ساخت رایانه ها به کار رود (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فراشه
تصویر فراشه
((فَ شَ یا ش))
پروانه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کرایه
تصویر کرایه
((کِ یِ))
گرفته شده از «کراء» عربی. مزد، اجرت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کروشه
تصویر کروشه
((کُ ش))
نوعی پرانتز به شکل] [، قلاب (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کرانه
تصویر کرانه
((کَ نِ))
کنار، لب ساحل، پایان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کراسه
تصویر کراسه
((کُ سَ یا کُ رّ سَ))
کتاب، دفتر، جمع کراریس. کراس
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کرانه
تصویر کرانه
قطر، افق
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کرایه
تصویر کرایه
اجاره
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تراشه
تصویر تراشه
چیپ
فرهنگ واژه فارسی سره