- کراتیت
- فرانسوی آماس تخم چشم ورم قرنیه توضیح: احتراز از استعمال این کلمه بیگانه اولی است
معنی کراتیت - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ناپسند داشتن، زشت و ناپسند داشتن، ناخوشایندی چیزی، زشتی، ناراحتی، آزردگی
کراهت داشتن ناپسند داشتن، نفرت بیمیلی: (نه او را از هیچ مکروهی کراهیت باشد) (اوصاف الاشراف) توضیح: این کلمه در اصل مخفف است ولی بضرورت شعر مشدد آید (مثنوی علا الدوله) در تاج العروس آمده که بتشدید نیز خوانده میشود در تداول نیز بتشدید یاء استعمال شود
نهایی
نوعی کرم دراز و سرخ که در جاهای نرم و مرطوب بهم رسد حمر الارض
فرانسوی زبره سنگ
آزمایش، ممارست، تجربه فرانسوی آزمون، کاریک
عمل، تجربۀ علمی، آزمایش
گیاهی چتری با گل های سفید و تخمی شبیه زیره که مصرف دارویی دارد، شاه زیره، زیره رومی، کرویا، کراویه، قرنباد
کراویا، گیاهی چتری با گل های سفید و تخمی شبیه زیره که مصرف دارویی دارد، شاه زیره، زیره رومی، کرویا، قرنباد
سنگ خارا، خارا، نوعی سنگ سخت، گرانیت
از فراوان ترین کانی های آهن دار که به رنگ قرمز است
خراطین، جانوری بی دست و پا و خزنده با بدن نرم و بی استخوان، کرم خاکی
از ساخته های فارسی گویان نپایی نپایایی گریزانی
فرانسوی گشاماس
جمع کتاب، جمع کاتب، نویسندگان
ماده قابل اشتعالی که در معادن زغال سنگ مخلوط با قیر های معدنی پیدا میشود. این ماده بر خلاف آنتراسیت و زغال سنگ معمولی فاقد جلا میباشد و منظر کدر و ماتی دارد ولی بر خلاف آنها باشعله پر نور و روشنی میسوزد. دود هم ندارد و آتش با دوامی تولید می کند. ترکیب کار بنیت تقریبا زغال سنگ است و بی شکل میباشد. کار بنیت را در آلمان جهت ساختن نوعی دینامیت بکار میبرند
کراهیت در فارسی: بیزاری بد شمردن ناپسند دانستن
بیزاری
گونه ای زیره که بنام زیره سیاه یا زیره سیاه کرمانی موسوم و دارا ریشه های متورم است و در افغانستان و بلوچستان بفراوانی میروید. از دانه هایش بمنظور معطر کردن اغذیه استفاده میکنند و بعلاوه دارا خاصیت باد شکن و از بین بردن نفخ های روده مقوی و قاعده آور و مدر است کرویه کراویه قرنباد زیره سیاه زیره کرمانی با سلیقون از حمیون فادرونی کمون رومی تقرد تقده قاروا شاه زیره تقر قرنفار کمون فرنگی کراویه صحرایی قرامن کیمیونی قردمانا کراویه بری کراویه دشتی تخم توخره قرطمانا کراویه رومی کراویه جبلی. یا کراویا بری. یا کروایاء جبلی. یا کراویاء دشتی. یا کراویاء رومی. یا کراویا صحرایی
زیره رومی
دستمال گردن، پارچه سبک و لطیف، دو تو کرده که حلقه کنند و بطرزی خاص بدور گردن یا به یقه پیراهن گره زنند و دو سر آنرا آویزان کنند
پیروان ابو عبدالله محمد بن کرام که خدا را دارای دست و پا و چشم و گوش می داند
جمع کرامت، چیزهای عجیب و خارق عادت که از بعضی مردمان بزرگ گاه گاه صدور یابد
جمع کراسه، از ریشه پارسی کراسه ها کراسک ها
کمال: (هر چه گفتیم در اوصاف کمالیت دوست همچنان هیچ نگفتیم که صد چندین است)، (بدایع) توضیح کمال خود مصدر است و احتیاجی به یت مصدری ندارد ولی در فارسیاستعمال شده
زغالی است خالص که از خود اثر سیاهی روی کاغذ میگذارد و آنرا برای ساختن مداد بکار میبرند و از جمله شبیه فلزات است
فرانسوی خارا خارا
فرانسوی جگر آماه
فرانسوی خونسنگ گونه ای اخراکه آنرااخرای قرمز گویند
ترکیب دوتایی کربن و یک فلز، کربوز، جسم جامدی به رنگ سیاه مایل به خاکستری که برای تولید گاز استیلن در جوشکاری به کار می رود
((کَ))
فرهنگ فارسی معین
گونه ای زیره که به نام زیره سیاه یا زیره سیاه کرمانی موسوم و دارای ریشه های متورم است. از دانه هایش به منظور معطر کردن اغذیه استفاده می کنند و به علاوه دارای خاصیت بادشکن و از بین بردن نفخ های روده و مقوی و قاعده آور و مدر است