صفت تعیین عددی یعنی چندمی و این صفت را در صورتی که چند چیز و یا چند کس موجود باشد و مقصود غیر معلوم بود بطور استفهام بکار برند. (ناظم الاطباء). و رجوع به کدامین شود
صفت تعیین عددی یعنی چندمی و این صفت را در صورتی که چند چیز و یا چند کس موجود باشد و مقصود غیر معلوم بود بطور استفهام بکار برند. (ناظم الاطباء). و رجوع به کدامین شود
کدام بودن. (فرهنگ فارسی معین) ، در تداول منطق ابن سینا کدامی را بجای ’ای شی ٔ’ و ’ای ّ’ بکار برده و گوید مطلب ’ای ّ’ و آن از کدامی پرسد. (دانشنامه ص 63) : و چون نتوانی او را (ذات را) موجود پنداشتن تا بر آن حال بود مگر که کدامیش بجویی آن جنس بودچون شمار. (دانشنامۀ الهی از فرهنگ فارسی معین)
کدام بودن. (فرهنگ فارسی معین) ، در تداول منطق ابن سینا کدامی را بجای ’ای شی ٔ’ و ’ای ّ’ بکار برده و گوید مطلب ’ای ّ’ و آن از کدامی پرسد. (دانشنامه ص 63) : و چون نتوانی او را (ذات را) موجود پنداشتن تا بر آن حال بود مگر که کدامیش بجویی آن جنس بودچون شمار. (دانشنامۀ الهی از فرهنگ فارسی معین)
کدام، کلمۀ استفهام برای پرسش در مورد انتخاب بین دو یا چند چیز، چه کسی؟، چه چیزی؟، برای مثال در صدر خواجه عرض کدامین جفا کنم / شرح نیازمندی خود یا ملال تو؟ (حافظ - ۸۱۶)
کدام، کلمۀ استفهام برای پرسش در مورد انتخاب بین دو یا چند چیز، چه کسی؟، چه چیزی؟، برای مِثال در صدر خواجه عرض کدامین جفا کنم / شرح نیازمندی خود یا ملال تو؟ (حافظ - ۸۱۶)
از شاعران قرن دهم هجری قمری اصفهان است وبه روایت سام میرزا ’در اوایل جوانی ترک وطن کرده... به شروان رفت و می گویند آنجا کشته شد’. او راست: انتظاری داشتم کامروز یارم می کشد وه که پیدا نیست یار و انتظارم می کشد. (از آتشکدۀ آذر ص 301) (تحفۀ سامی ص 149). رجوع به فرهنگ سخنوران و قاموس الاعلام ج 6 شود مدامی بدخشی. از شاعران قرن دهم هجری قمری است و به هندوستان مهاجرت کرده و در آنجا مقیم و ملازم میرزا عزیز کوکه شده و به سال 989 هجری قمری درگذشته است. او راست: دلا صد فتنه برپا زآن قد وبالاست می گوئی از آن بالا بلابسیار دیدم راست می گوئی. (از تذکرۀ روز روشن ص 726)
از شاعران قرن دهم هجری قمری اصفهان است وبه روایت سام میرزا ’در اوایل جوانی ترک وطن کرده... به شروان رفت و می گویند آنجا کشته شد’. او راست: انتظاری داشتم کامروز یارم می کشد وه که پیدا نیست یار و انتظارم می کشد. (از آتشکدۀ آذر ص 301) (تحفۀ سامی ص 149). رجوع به فرهنگ سخنوران و قاموس الاعلام ج 6 شود مدامی بدخشی. از شاعران قرن دهم هجری قمری است و به هندوستان مهاجرت کرده و در آنجا مقیم و ملازم میرزا عزیز کوکه شده و به سال 989 هجری قمری درگذشته است. او راست: دلا صد فتنه برپا زآن قد وبالاست می گوئی از آن بالا بلابسیار دیدم راست می گوئی. (از تذکرۀ روز روشن ص 726)
همیشگی. دائم. دائمی. همه وقت. (ناظم الاطباء). از: مدام + ی (علامت نسبت). در تداول به جای مدام به معنی پیوسته و دائماً و همیشه گویند وبیشتر به صورت صفت: کار مدامی من، شغل همیشگی من
همیشگی. دائم. دائمی. همه وقت. (ناظم الاطباء). از: مدام + ی (علامت نسبت). در تداول به جای مدام به معنی پیوسته و دائماً و همیشه گویند وبیشتر به صورت صفت: کار مدامی من، شغل همیشگی من
صاحب مجمع الخواص کلامی را شخصی سلیم شمرده و در بین راه اصفهان به ابرقو با وی آشنا شده و این رباعی را که خود شاعر نوشته به وی داده نقل کرده است: دوری زبرم کنی اگر جان گردم در کفر زنی چنگ گر ایمان گردم بر باد دهی چو خاک اگر گردم گل لب تر نکنی گر آب حیوان گردم. و رجوع به قاموس الاعلام ترکی و آتشکدۀ آذر و مجمع الخواص ص 245 شود
صاحب مجمع الخواص کلامی را شخصی سلیم شمرده و در بین راه اصفهان به ابرقو با وی آشنا شده و این رباعی را که خود شاعر نوشته به وی داده نقل کرده است: دوری زبرم کنی اگر جان گردم در کفر زنی چنگ گر ایمان گردم بر باد دهی چو خاک اگر گردم گل لب تر نکنی گر آب حیوان گردم. و رجوع به قاموس الاعلام ترکی و آتشکدۀ آذر و مجمع الخواص ص 245 شود
منسوب به علم کلام و علم کلام عبارت از معرفت عقاید است به ادلۀ عقلیه مؤید به نقل. (غیاث) (آنندراج). رجوع به کلام شود. - مذهب کلامی، در اصطلاح اهل بیان، عبارت است از بیان دلیل بر مطلوب به روش اهل کلام، و آن چنان حجتی است که درصورت تسلیم به مقدمات مستلزم مطلوب باشد. چنانکه درآیۀ: ’لوکان فیهما آلهه الااﷲ لفسدتا. (قرآن 22/21) ’. و چون لازم که فساد آسمانها و زمین باشد ناصواب و باطل است ملزوم هم تعدد اله باشد باطل و ناصواب است. و رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون ذیل مادۀ ’ذهب’ شود. ، شخصی که ذوق توحید عیانی نیافته باشد و راه معرفت الهی به پای استدلال رفته باشد. (غیاث) (آنندراج). شخصی که راه معرفت الهی را به پای استدلال رود. متکلم. (فرهنگ فارسی معین). اهل کلام. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به کلام شود
منسوب به علم کلام و علم کلام عبارت از معرفت عقاید است به ادلۀ عقلیه مؤید به نقل. (غیاث) (آنندراج). رجوع به کلام شود. - مذهب کلامی، در اصطلاح اهل بیان، عبارت است از بیان دلیل بر مطلوب به روش اهل کلام، و آن چنان حجتی است که درصورت تسلیم به مقدمات مستلزم مطلوب باشد. چنانکه درآیۀ: ’لوکان فیهما آلهه الااﷲ لفسدتا. (قرآن 22/21) ’. و چون لازم که فساد آسمانها و زمین باشد ناصواب و باطل است ملزوم هم تعدد اله باشد باطل و ناصواب است. و رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون ذیل مادۀ ’ذهب’ شود. ، شخصی که ذوق توحید عیانی نیافته باشد و راه معرفت الهی به پای استدلال رفته باشد. (غیاث) (آنندراج). شخصی که راه معرفت الهی را به پای استدلال رود. متکلم. (فرهنگ فارسی معین). اهل کلام. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به کلام شود
انتسابی است به ابوعبداﷲ محمد بن کرام نیشابوری. (الانساب سمعانی). منسوب به فرقۀ کرامیه. (یادداشت مؤلف) : دیگر گروه متکلماننداز معتزله و کرامی... (جامع الحکمتین ص 33). باب ورا کرامی خوانی و ننگری تا زین سخن که گفتی باشد برون شوی. سوزنی. رجوع به کرامیه و کرامیان شود
انتسابی است به ابوعبداﷲ محمد بن کرام نیشابوری. (الانساب سمعانی). منسوب به فرقۀ کرامیه. (یادداشت مؤلف) : دیگر گروه متکلماننداز معتزله و کرامی... (جامع الحکمتین ص 33). باب ورا کرامی خوانی و ننگری تا زین سخن که گفتی باشد برون شوی. سوزنی. رجوع به کرامیه و کرامیان شود
ابراهیم بن محمد بن ابراهیم نیشابوری خدامی، مکنی به ابواسحاق. وی از فقیهان معروف نیشابور و چنانکه ابن ماکولا آورده بسکه خدام نیشابور سکنی داشت. (از انساب سمعانی). این خدامی را برادری بنام ابوبشر بود که در عراق و شام و خراسان از مردمان بسیاری حدیث شنید که از آنجمله اند: احمد بن نصر لباد و ابوبکر بن یاسین و ابویحیی بزاز و موسی بن هارون و جز اینها و از او ابواحمد محمد بن شعیب بن هارون حدیث کرد
ابراهیم بن محمد بن ابراهیم نیشابوری خدامی، مکنی به ابواسحاق. وی از فقیهان معروف نیشابور و چنانکه ابن ماکولا آورده بسکه خدام نیشابور سکنی داشت. (از انساب سمعانی). این خدامی را برادری بنام ابوبشر بود که در عراق و شام و خراسان از مردمان بسیاری حدیث شنید که از آنجمله اند: احمد بن نصر لباد و ابوبکر بن یاسین و ابویحیی بزاز و موسی بن هارون و جز اینها و از او ابواحمد محمد بن شعیب بن هارون حدیث کرد
ابوالقاسم سعدی گوید: موضعی است بحجاز، و قبر زهری عالم فقیه آنجاست و یاقوت گوید من آنرا نشناسم و در کتاب نصر آمده: ادامی از اعراض مدینه است و زهری آنجا نخلی غرس کرد. (معجم البلدان).
ابوالقاسم سعدی گوید: موضعی است بحجاز، و قبر زهری عالم فقیه آنجاست و یاقوت گوید من آنرا نشناسم و در کتاب نصر آمده: ادامی از اعراض مدینه است و زهری آنجا نخلی غرس کرد. (معجم البلدان).
از ادات پرسش است و تردید را رساند کدامی کدام یک: (در پیش شاه عرض کدامین جفا کنم شرح نیاز مندی خود یا مل تو ک) (حافظ) توضیح: (کدامین {همیشه مقدم بر اسم آید
از ادات پرسش است و تردید را رساند کدامی کدام یک: (در پیش شاه عرض کدامین جفا کنم شرح نیاز مندی خود یا مل تو ک) (حافظ) توضیح: (کدامین {همیشه مقدم بر اسم آید
در تازی نیامده سخته شناس، سخته گوی سخته در پارسی برابر است با سخن پروهانی (کلام استدلالی) منسوب به کلام: مباحث کلامی، شخصی که راه معرفت الهی را بپای استدلال رود متکلم
در تازی نیامده سخته شناس، سخته گوی سخته در پارسی برابر است با سخن پروهانی (کلام استدلالی) منسوب به کلام: مباحث کلامی، شخصی که راه معرفت الهی را بپای استدلال رود متکلم