جدول جو
جدول جو

معنی کداس - جستجوی لغت در جدول جو

کداس
(کُ)
برف کوفتۀ فراهم آورده، عطسۀ ستور. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). عطسۀ بهائم و در انسان هم استعمال می شود. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
کداس
(رَقْءْ)
کدس. کدسان. (منتهی الارب). رجوع به کدس شود
لغت نامه دهخدا
کداس
(کُدْ دا)
خرمن و غلۀ درودۀ فراهم آورده. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). دانه های درو شدۀ خرمن شده. ج، کدادیس. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
کداس
خرمن چاش (غله)
تصویری از کداس
تصویر کداس
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کماس
تصویر کماس
کم، اندک
نوعی کوزۀ سفالی یا چوبی دهان گشاد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کناس
تصویر کناس
رفتگر، جاروب کش، زباله کش، کسی که کارش تخلیۀ چاه مستراح است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کدام
تصویر کدام
کلمۀ استفهام برای پرسش در مورد انتخاب بین دو یا چند چیز، چه کسی؟، چه چیزی؟
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کلاس
تصویر کلاس
هر یک از اتاق های مدرسه، آموزشگاه یا دانشگاه، اتاق درس، هر دورۀ یک ساله از تحصیل در دبستان، مدرسۀ راهنمایی و دبیرستان یا هنرستان، هر جلسۀ درس که در آن مهارت یا فن خاصی آموزش داده می شود، ۴،منزلت و شان اجتماعی کسی، گروهی یا مؤسسه ای مثلاً کلاس پدرش پایین بود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کناس
تصویر کناس
جای آهو، آرامگاه آهو، جایی در میان درختان که آهو در آنجا خود را پنهان می کند
فرهنگ فارسی عمید
(کُ سَ)
چیزی که فراهم آرند و بعض آن را بر بعض آن گذارند. (از منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
جمع واژۀ کدس. (منتهی الارب) (دهار) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). جمع واژۀ کدس، به معنی خرمن. (آنندراج). رجوع به کدس شود
لغت نامه دهخدا
آهکساز آهکفروش، شمشیر بران فرانسوی پایه، رسته (صنف)، گن (جنس)، دودمان دوده، همشاگردان همشاگردی ها، آموزش، زنجیره تیره، گروه، رده، آموزگار (کلاس درس) طبقه درجه مرتبه. توضیح: باین معنی احتراز از استعمال این کلمه بیگانه اولی است، هر یک از اطاقها مدرسه که در آن معلمان بشاگرد ان درس دهند اطاق درس. کلمه فرانسوی هر یک از شعبه های مدرسه که شاگردان آن هم قوه و همدرس در یک اطاق درس می خوانند، اطاق درس دسته ای از شاگردان مدرسه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کداش
تصویر کداش
الفنجگر، گدای پر رو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کداء
تصویر کداء
بیابان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کفاس
تصویر کفاس
بالا پوش، پاوند وروند (قنداق کودک)
فرهنگ لغت هوشیار
چندال پا کار هاری کسی که پلیدی ها پاک کند سرگین کش ککه ور چین (گویش اسپهانی)، اخلبر رفتگر کسی که خاشاک و خاکروبه از خانه ها بود رفتگر زباله کش، کسی که جاه مستراح را پاک و پلید یهای آنرا حمل کند: و نام این فعل طبیعت کلی است کو بمثل مر این عالم را که سرای نفس کلی است چو فراشی و کناسی است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کدام
تصویر کدام
بمعنی چه، کی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کباس
تصویر کباس
بزرگسر، فربه منگنه
فرهنگ لغت هوشیار
استوار، بزرگ نژاد بلند پایه: مرد، سنگ آب بهر سنگ آب بر، غوزه سیم از زیور ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سداس
تصویر سداس
شش شش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رداس
تصویر رداس
سنگ انداز مرد سنگ انداز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دکاس
تصویر دکاس
خواب سبک چرت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اکداس
تصویر اکداس
جمع کدس، خرمن ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کناس
تصویر کناس
((کَ نّ))
رفتگر، زباله کش، کسی که چاه مستراح را پاک می کند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کواس
تصویر کواس
((کُ))
طرز، روش، گواش، گواسه، گواشه، گواس
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کدام
تصویر کدام
((کُ))
از ادات پرسش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کماس
تصویر کماس
((کَ))
کم، اندک، قلیل
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کماس
تصویر کماس
((کَ یا کُ))
کوزه سفالی دهان گشاد، کشکول
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کلاس
تصویر کلاس
((کِ))
درجه، مرتبه، اتاق درس، سال تحصیلی، طبقه اجتماعی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رداس
تصویر رداس
((رَ دّ))
مرد سنگ انداز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کلاس
تصویر کلاس
دانش پایه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کدام
تصویر کدام
Which
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کدام
تصویر کدام
qual
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از کدام
تصویر کدام
welcher
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کدام
تصویر کدام
który
دیکشنری فارسی به لهستانی