- کحلان
- مینای اسمانی از گیاهان
معنی کحلان - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
غلاف شمشیر و خنجر (گویش کردی مهاباد)
تنبل سست بیکاره، تنبل سه انگشتی از جانوران سست کاهل
فرانسوی تازی گشته کبک آمریکایی از پرندگان
کسل، سست، ناتوان
عظیم
بره تو دلی، سوگند گشا، خون روا
مونث اکحل زن سیاه چشم، میش سیاه چشم، شنگار از گیاهان زن سرمه کشیده
بزرگ، گنده، تناور، برای مثال گفت می ترسیدم ای مرد کلان / خود همان آمد همان آمد همان (مولوی - ۸۲۲)