جدول جو
جدول جو

معنی کحلا - جستجوی لغت در جدول جو

کحلا
(کُ)
اسمی است مشترک بر چند چیز اول بر گاوزبان و آن دوائی است معروف که لسان الثور خوانند، دوم مرزنگوش را گویند و آن نیز دوائی است که آذان الفار خوانند، و سوم خردل صحرائی باشد، و چهارم هوه جوه را گویند که ابوخلسا باشد. (برهان) (آنندراج). هوه چوه. (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
کحلا
مونث اکحل زن سیاه چشم، میش سیاه چشم، شنگار از گیاهان زن سرمه کشیده
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کحلی
تصویر کحلی
سرمه ای رنگ، به رنگ سرمه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کالا
تصویر کالا
متاع، مال التجاره، مال، مجموع مهره های شطرنج
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کحال
تصویر کحال
پزشک متخصص در بیماری های چشم، چشم پزشک، سرمه کننده
فرهنگ فارسی عمید
ملساز (مل الکل) کهلی درفارسی سرمه ای از رنگ ها منسوب به کحل سرمه یی سرمه رنگ: (سوسن سرین ز بیرم کحلی کند همی نسیرین دهان ز در منضد کند همی) (منوچهری) یا کحلی پرند. تاریکی شب. یا کحلی چرخ. سیاهی شب، آسمان اول. یا کحلی روز. تاریکی شب. یا کحلی شب. تاریکی شب
فرهنگ لغت هوشیار
تازی گشته کلا بنگرید به کلا درختی است از تیره پنیر کیان و از دسته استرکو لیاسه که بومی نواحی استوایی قاره افریقا است. ارتفاع گونه های مختلف این درخت بین 15 تا 20 متر است. برگها یش معمولا ساده و متناوب و در برخی گونه ها مجتمع است (بین 5 تا 15 برگ بطور فراهم جمع میشوند)، سطح فوقانی پهنک برگ آنها شفاف ولی سطح تحتانی برنگ سبز روشن است. گلها این گیاه معمولا بر روی شاخه های جوان (2 یا 3 یا 4 ساله) ظاهر میشوند و بندرت شاخه های مسن گل دار میگردند. مادگی گیاه شامل 5 تا 6 بر چه آزاد است که در هر برچه 5 تا 16 تخمچه قرار دارد. میوه آنها شامل 2 تا 6 فولیکول گردو بیضوی است و در درون آنها 5 تا 6 دانه موجود است. دانه های درون میوه بین 8 تا 15 گرم وزن دارند. دانه کلا شامل 3، 2 درصد کافئین و 2 تئو برومین و 6، 1 درصد تانن و 58 درصد مواد چرب است جوزالزنج درخت قهوه سودانی جوز کولا. جامه ای پشمین که شبانان پوشند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کحال
تصویر کحال
طبیب مخصوص در امراض چشم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کحله
تصویر کحله
چشم پنام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کبلا
تصویر کبلا
کرب یی: کب حسن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کحیلا
تصویر کحیلا
گاو زبان از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کالا
تصویر کالا
اسباب خانه، اثاث، کالای خانه، مال التجاره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احلا
تصویر احلا
شیرین گری، شیرین یابی، ساییدن سرمه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کحلان
تصویر کحلان
مینای اسمانی از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کالا
تصویر کالا
اسباب، متاع
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کبلا
تصویر کبلا
((کَ))
کربلایی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کحال
تصویر کحال
((کَ حّ))
سرمه کننده، چشم پزشک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کالا
تصویر کالا
Commodity
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کالا
تصویر کالا
marchandise
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از کالا
تصویر کالا
mercadoria
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از کالا
تصویر کالا
komoditas
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از کالا
تصویر کالا
商品
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از کالا
تصویر کالا
商品
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از کالا
تصویر کالا
סחורה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از کالا
تصویر کالا
상품
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از کالا
تصویر کالا
goed
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از کالا
تصویر کالا
वस्तु
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از کالا
تصویر کالا
Ware
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کالا
تصویر کالا
merce
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از کالا
تصویر کالا
mercancía
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از کالا
تصویر کالا
товар
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از کالا
تصویر کالا
товар
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از کالا
تصویر کالا
towar
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کالا
تصویر کالا
bidhaa
دیکشنری فارسی به سواحیلی