جدول جو
جدول جو

معنی کثکث - جستجوی لغت در جدول جو

کثکث
(کَ کَ / کِ کِ)
خاک و ریزه و شکستۀ سنگ. یقال بفیه الکثکث. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). خاک و سنگ ریزه. (مهذب الاسماء). سنگ ریزه. (دهار)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کُ کُ ثا / کَ کَ ثا)
بازیی است که از خاک بازند. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). یکنوع بازی مر تازیان را که با خاک بازی کنند. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(رَ)
بسیار و انبوه و کوتاه و پیچان ریش گردیدن. (آنندراج) (از منتهی الارب). اکثاث. (منتهی الارب). رجوع به اکثاث شود
لغت نامه دهخدا
(کِ)
جمع واژۀ کث ّ. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به کث شود
لغت نامه دهخدا
(کَ)
انبوه و ستبر. یقال رجل کثیث اللحیه، انبوه ریش. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
شهرکی است به ماوراءالنهر از حدود اسروشنه با کشت و برز و مردم بسیار. (حدود العالم)
لغت نامه دهخدا
شهرکی است از ماوراءالنهر به نزدیکی بشت، کلسکان، یوکند، خشکاب. با کشت و برز بسیار و مردمانی درویش. (حدود العالم، یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به حدود العالم چ دانشگاه ص 114 شود
لغت نامه دهخدا
(رَ قَ)
کثاثه. کثوثه. (منتهی الارب). رجوع به کثاثه و کثوثه شود
لغت نامه دهخدا
(لِ کَ کَ ثَ)
قومی از سکنۀ بخارا که اغلب بازرگانان توانگر و محترم بودند. قتیبه بن مسلم پس از فتح بخارا اهالی شهر را فرمود تا یک نیمه از خانه ها و ضیاع خود را بعرب دهند و مقصودش این بود که اهالی با اعراب معاشر و به آداب آنان مأنوس شوند و درصدد طغیان و ارتداد برنیایند. آل کثکثه خانه ها و املاک خود را در شهر بیکباره بعرب گذاشتند و در بیرون شهر هفتصد کوشک برای خود بنا کردند و هرکس بر در کوشک خویش صحرا و بوستانی کرد و گرداگرد آن، خانه ها برای اتباع و چاکران خود بساخت. در تاریخ بخارای نرشخی آمده است که قومی بودند در بخارا که ایشان را کثکثان گفتندی و ایشان مردمانی بودند با حرمت و قدر و منزلت و در میان اهل بخارا ایشان را شرف زیاده بودی، و ایشان از دهقانان نبودند غربا بودند اصیل وبازرگانان بودند و توانگر. (تاریخ بخارای نرشخی)
لغت نامه دهخدا