- کثافت
- آلودگی
معنی کثافت - جستجوی لغت در جدول جو
- کثافت
- چرک بودن، پلیدی، انبوه شدن، درهم شدن، ستبر شدن
- کثافت
- عدم نظافت، پلیدی، نجاست
- کثافت ((کَ یا کِ فَ))
- پلیدی، آلودگی
- کثافت
- Squalor
- کثافت
- miséria
- کثافت
- Elend
- کثافت
- убожество
- کثافت
- убогість
- کثافت
- suciedad
- کثافت
- saleté
- کثافت
- squallore
- کثافت
- vuiligheid
- کثافت
- गंदगी
- کثافت
- kekotoran
- کثافت
- قذارةٌ
- کثافت
- זֹהֲמָה
- کثافت
- uchafu
- کثافت
- ความสกปรก
- کثافت
- অশুচিতা
- کثافت
- گندگی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کثافت در فارسی هخر پلشتی چرکنی چرکینی، لژن لجن، ریم چرک، ریمتنی ریماناکی ریمناک، ستبری (ضخامه)، چگالی
ایجاد کثافت، بد انجام دادن کاری را