جدول جو
جدول جو

معنی کتیکه - جستجوی لغت در جدول جو

کتیکه
(کَ)
دهی است از دهستان ایل تیمور بخش حومه شهرستان مهاباد. کوهستانی و معتدل. سکنۀ 232 تن. آب از رود خانه مهاباد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کبیکه
تصویر کبیکه
گیاهی شبیه گشنیز با برگ های پهن مایل به سفید، گل های زرد و ساقۀ بلند که معمولاً در کنار آب های جاری می روید
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کتیبه
تصویر کتیبه
نوشته، نوشته ای که بر بالای در یا دیوار عمارت روی سنگ یا کاشی نقش شده باشد، جمع کتائب، دسته ای از لشکر، سواره یا پیاده
فرهنگ فارسی عمید
(کَ کَ / کِ)
موضعی است به بلاد باهله. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(کَ لَ)
خرمابن که بر آن دست کسی نرسد. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). ج، کتائل. (از اقرب الموارد) (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
(کَ فَ)
آهن پارۀ بند در و آن دراز و پهن باشد و گاهی آن را تخته وار پهن سازند. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). آهن پارۀ پهن و درازی که در را بدان بندند. (ناظم الاطباء). کتیف. رجوع به کتیف شود، کینه و دشمنی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). کینه. (از اقرب الموارد). ج، کتائف. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، گروهی از مردم. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) ، انبور آهنگران. (منتهی الارب) (از آنندراج). انبر آهنگران. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ج، کتائف. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
صمغی است که از برخی گونه های گون که معمو بنام گون کتیرا یا علف کتیرا خوانده میشوند حاصل میگردد. برای تحصیل کتیرا معمو گون را تیغ میزنند (تمام گونه های گون دارا صمغ کتیرا میباشد ولی گونه های پر صمغ آنرا معمو انتخاب میکنند و تیغ میزنند و همین ها را بنام گون کتیرا مینامند)، کتیرا یکی از اقم صادراتی مهم کشور ما است. کتیرا در گرمای 100 درجه 15 درصد آب خود را از دست میدهد. خاکستر حاصل از آن 4 درصد است و شامل کربنات دوشو و فسفاتها و غیره است. کتیرا در آب حل نمیشود ولی بصورت لعاب چسبنده ای در میاید. اگر مقدار از کتیرا پس از قرار گرفتن در آب زیر میکرو سکوپ مطالعه گردد سلولها تغییر شکل یافته ای با جدار های ضخیم در آن تشخیص داده میشود. در مرکز این سلولها دانه های نشاسته بصورت ذرات کوچک و گرد یا با شکال دیگر دیده میشود. از هیدرو لیز کتیرا دو قسمت محلول و غیر محلول نتیجه میشود. قسمت محلول آن بنام تراگا کانتین موسوم است و عبارت از یک اسید اورونیک متصل به چند مولکول آرابینوز میباشد و قسمت غیر محلول آن باسورین نامیده میشود که منحصرا شامل اسید گا کتورو نیک متصل بقند های گاکتوز گزیلوز میباشد. بعوه قند های آزاد و مشتقات متوکسیل نیز در آن یافت میشود. کتیرا فاقد هر گونه اثر درمانی است مع هذا چون دارو یی امولسیون دهنده است برای معلق نگهداشتن پودر های دارو یی غیر محلول از آن استفاده میکنند و نیز در تهیه قرصها بم دو تلو و بیکر بنات دو سود و کلرات دو پتاسیم و کلرید رات دو کوکائین و غیره از آن استفاده میشود. در صنعت کتیرا در نساجی و ساختن چسب و کاغذ سازی و کفاشی و غیره مصرف میگردد. در اکثر نقاط ایران خصوصا مشهد و سبزوار و سلطان آباد و تربت حیدر یه و کرمان و میر و کردستان و شیراز کتیرا بدست میاید. رنگها مختلف کتیرا عبارتند از سفید و زرد و قهوه یی کم رنگ و قهوه یی پر رنگ. صمغ کتیرا تا اندازه ای شفاف و بیمزه و لزج است. سه نوع کتیرا در بازار معروف است: کتیرا ورقی کتیرا مفتولی کتیرا معمولی. کتیرا ورقی از تیغ زدن ساقه بدست میاید. کتیرا مفتولی با فرو بردن میخ یا سیخی در ساقه بوته حاصل میشود و باخره کتیرا معمولی که طالب زیاد ندارد بشکل لوله و مدور میباشد و در نتیجه صدماتی که تصادفا بساقه بوته وارد آید حاصل میشود. قسمت اعظم محصول کتیرا ایران کتیرا ورقی است. یا کتیرا بیضا. یکی از گونه های گون که از آن کتیرا گیرند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کتیفه
تصویر کتیفه
شب بند کلون، چفت و رزه، کیتنه، رشک، انبر انبر آهنگری
فرهنگ لغت هوشیار
یکی از گونه ها آله که می پنداشتند حشرات (از جمله بید) از بوی آن گریزانند شقیق ورد الحب آله ایرانی آله شرقی کبیکنج. توضیح: برخی کتب این گونه آله را با گونه دیگری از آله ها که بنام} زرد مرغک {موسوم است یکی دانسته اند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کتیله
تصویر کتیله
آسوریک (نخل بلند پهلوی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کتیبه
تصویر کتیبه
نوشته ای که بر بالای دیوار یا کاشی نقش شده باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کتیبه
تصویر کتیبه
((کَ بِ))
دسته ای از لشگر، سنگ نبشته، جمع کتایب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کتیبه
تصویر کتیبه
نبشته
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کتیبه
تصویر کتیبه
نقشٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از کتیبه
تصویر کتیبه
Inscription
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کتیبه
تصویر کتیبه
inscription
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از کتیبه
تصویر کتیبه
inscripción
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از کتیبه
تصویر کتیبه
inscrição
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از کتیبه
تصویر کتیبه
Inschrift
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کتیبه
تصویر کتیبه
napis
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کتیبه
تصویر کتیبه
کتیبہ
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از کتیبه
تصویر کتیبه
শিলালিপি
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از کتیبه
تصویر کتیبه
จารึก
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از کتیبه
تصویر کتیبه
maandishi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از کتیبه
تصویر کتیبه
銘文
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از کتیبه
تصویر کتیبه
напис
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از کتیبه
تصویر کتیبه
铭文
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از کتیبه
تصویر کتیبه
כְּתִיבָה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از کتیبه
تصویر کتیبه
비문
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از کتیبه
تصویر کتیبه
prasasti
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از کتیبه
تصویر کتیبه
надпись
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از کتیبه
تصویر کتیبه
inscriptie
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از کتیبه
تصویر کتیبه
iscrizione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از کتیبه
تصویر کتیبه
शिलालेख
دیکشنری فارسی به هندی