دهی است از دهستان شهاباد بخش حومه شهرستان بیرجند و در 7هزارگزی جنوب باختری بیرجند واقع است زمین آن جلگه و معتدل و تعداد سکنۀ آن 3 تن است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
دهی است از دهستان شهاباد بخش حومه شهرستان بیرجند و در 7هزارگزی جنوب باختری بیرجند واقع است زمین آن جلگه و معتدل و تعداد سکنۀ آن 3 تن است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
دهی است از دهستان منگور بخش حومه شهرستان مهاباد. در چهل هزار و پانصد گزی جنوب باختری مهاباد و نوزده هزار و پانصد گزی باختر شوسۀ مهاباد به سردشت واقع است. زمینش کوهستانی هوای آن سردسیر و سالم است. و3855 تن سکنه دارد. آب آن از رود خانه بادین آباد تأمین میشود. محصولاتش غلات و توتون و حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است و راه های آن مالرو است. در دو محل بفاصله هزار گز بنام کاکش بالا و پائین مشهور است. تعداد سکنۀ کاکش پایین 177 تن است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
دهی است از دهستان منگور بخش حومه شهرستان مهاباد. در چهل هزار و پانصد گزی جنوب باختری مهاباد و نوزده هزار و پانصد گزی باختر شوسۀ مهاباد به سردشت واقع است. زمینش کوهستانی هوای آن سردسیر و سالم است. و3855 تن سکنه دارد. آب آن از رود خانه بادین آباد تأمین میشود. محصولاتش غلات و توتون و حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است و راه های آن مالرو است. در دو محل بفاصله هزار گز بنام کاکش بالا و پائین مشهور است. تعداد سکنۀ کاکش پایین 177 تن است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
زراعت کردن و این ماضی بمعنی مصدر است، (غیاث)، کاشتن، کشت و زراعت، (ناظم الاطباء)، کشت، زرع، برزیگری کاشت است و داشت و برداشت، یعنی برزگرخوب آنست که خوب تواند کاشتن و نیک تواند آبیاری و حراست کردن و ببایست تواند درودن و احصا کردن، اسم از کاشتن: کاشت، داشت، برداشت، - کاشت و داشت و برداشت، از آن به سه عمل زراعت کنایت کنند، ، بمعنی روی برگردانید هم به نظر آمده است، (برهان)، به این معنی محرف ’گاشت’ است، رجوع به ’گاشت’ در حرف گاف فارسی شود
زراعت کردن و این ماضی بمعنی مصدر است، (غیاث)، کاشتن، کشت و زراعت، (ناظم الاطباء)، کشت، زرع، برزیگری کاشت است و داشت و برداشت، یعنی برزگرخوب آنست که خوب تواند کاشتن و نیک تواند آبیاری و حراست کردن و ببایست تواند درودن و احصا کردن، اسم از کاشتن: کاشت، داشت، برداشت، - کاشت و داشت و برداشت، از آن به سه عمل زراعت کنایت کنند، ، بمعنی روی برگردانید هم به نظر آمده است، (برهان)، به این معنی محرف ’گاشت’ است، رجوع به ’گاشت’ در حرف گاف فارسی شود