جنبش سرین، جنبش کفل به هنگام رقص کاچول کردن: تکان دادن سرین به هنگام رقص، برای مثال از آن جمله پنجاه من بار کرد / چو رقاص کاچول بسیار کرد (نزاری - برهان قاطع - کاچول، حاشیه)
جنبش سرین، جنبش کفل به هنگام رقص کاچول کردن: تکان دادن سرین به هنگام رقص، برای مِثال از آن جمله پنجاه من بار کرد / چو رقاص کاچول بسیار کرد (نزاری - برهان قاطع - کاچول، حاشیه)
یوهان راینهولد، سپاهی و سائس معروف از مردم لیونی ازصاحب منصبان پطر کبیر، مولد بسال 1660م، مطابق 1071 هجری قمری و وفات بسال 1707م، مطابق با 1119 هجری قمری
یوهان راینهولد، سپاهی و سائس معروف از مردم لیونی ازصاحب منصبان پطر کبیر، مولد بسال 1660م، مطابق 1071 هجری قمری و وفات بسال 1707م، مطابق با 1119 هجری قمری
دهی از دهستان شرامین بخش دهخوارقان شهرستان تبریز، واقع در 12هزارگزی جنوب خاوری بخش و 15 هزارگزی راه شوسۀ تبریز به دهخوارقان، جلگه با هوای معتدل، سکنۀ آن 111 تن و آب آن از چشمه است، محصول آنجا غلات، حبوبات، سردرختی، توتون، شغل اهالی زراعت و گله داری، و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ص 403)
دهی از دهستان شرامین بخش دهخوارقان شهرستان تبریز، واقع در 12هزارگزی جنوب خاوری بخش و 15 هزارگزی راه شوسۀ تبریز به دهخوارقان، جلگه با هوای معتدل، سکنۀ آن 111 تن و آب آن از چشمه است، محصول آنجا غلات، حبوبات، سردرختی، توتون، شغل اهالی زراعت و گله داری، و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ص 403)
کشکول. (برهان) (آنندراج). زنبیل. (ناظم الاطباء) : چون آن کچکول حلوا را در حضور خواجه گذاشتند... (انیس الطالبین بخاری نسخۀ خطی کتاب خانه مؤلف). درویش با ایشان موافقت کرد کچکول حلوایی پیش آورد. (انیس الطالبین بخاری) ، گدا. گدایی کننده. (از برهان) (از آنندراج). سائل بکف. - کاسۀ کچکول، کاسۀ گدایان. خچکول. (از برهان) (از آنندراج). و رجوع به کشکول شود
کشکول. (برهان) (آنندراج). زنبیل. (ناظم الاطباء) : چون آن کچکول حلوا را در حضور خواجه گذاشتند... (انیس الطالبین بخاری نسخۀ خطی کتاب خانه مؤلف). درویش با ایشان موافقت کرد کچکول حلوایی پیش آورد. (انیس الطالبین بخاری) ، گدا. گدایی کننده. (از برهان) (از آنندراج). سائل بکف. - کاسۀ کچکول، کاسۀ گدایان. خچکول. (از برهان) (از آنندراج). و رجوع به کشکول شود
بمعنی کاکل است که موی میان سر مردان و پسران و اسب و استر باشد، (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء)، رجوع به کاکل شود، اسم هندی شقاقل است، رجوع به شقاقل در مخزن الادویه شود
بمعنی کاکل است که موی میان سر مردان و پسران و اسب و استر باشد، (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء)، رجوع به کاکل شود، اسم هندی شقاقل است، رجوع به شقاقل در مخزن الادویه شود
کاجول، کچول، رقص، کون و کچول، کون جنبانیدن باشد یعنی حرکت دادن سرین بوقت رقصیدن و مسخرگی کردن، (برهان) : از آن جمله پنجاه من بار کرد چو رقاص کاچول بسیار کرد، (دستورنامۀ نزاری قهستانی چ روسیه، 1923)
کاجول، کچول، رقص، کون و کچول، کون جنبانیدن باشد یعنی حرکت دادن سرین بوقت رقصیدن و مسخرگی کردن، (برهان) : از آن جمله پنجاه من بار کرد چو رقاص کاچول بسیار کرد، (دستورنامۀ نزاری قهستانی چ روسیه، 1923)
برگه هایی که در زیر کاسۀ گل جمع میشوند و کاسۀ ثانوی گل را تشکیل میدهند: در زیر کاسۀ بعضی از نباتات مانند میخک و پنیرک و توت فرنگی برگه ها و یا قطعات سبزرنگ دیگری بنام کالیکول دیده میشود و کاسۀ گل را مضاعف میسازد، (از گیاه شناسی ثابتی ص 410 و 446)
برگه هایی که در زیر کاسۀ گل جمع میشوند و کاسۀ ثانوی گل را تشکیل میدهند: در زیر کاسۀ بعضی از نباتات مانند میخک و پنیرک و توت فرنگی برگه ها و یا قطعات سبزرنگ دیگری بنام کالیکول دیده میشود و کاسۀ گل را مضاعف میسازد، (از گیاه شناسی ثابتی ص 410 و 446)
چاشنی تفنگ، گونه ای میوه خشک شکوفا که از چند بر چه بوجود آمده است. میوه کپسول دارای اشکال متعدد است. در برخی میوه ها قسمتی از میوه مانند سر پوش از روی قسمت دیگر برداشته میشود. در این صورت کپسول را بنام مجری یا پیکسید میخوانند مانند میوه با رهنگ و گل ناز و برخی دیگر بواسطه سوراخها یی که در زیر صفحه کله واقع است دانه را آزاد میکنند در این صورت گرز خوانده میشوند مانند میوه شقایق و خشخاش. برخی میوه ها هم شکفتنشان با صدایی نسبه شدید توام و ناگهانی است مانند میوه گیاه فلوکس و میوه هور، پوشینه ای ژتینی و باندازه های مختلف که گرد ها و گاهی مایعات و روغنهای داوریی را به جهت مخفی نگهداشتن طعم بد آنها در درون آن جای میدهند
چاشنی تفنگ، گونه ای میوه خشک شکوفا که از چند بر چه بوجود آمده است. میوه کپسول دارای اشکال متعدد است. در برخی میوه ها قسمتی از میوه مانند سر پوش از روی قسمت دیگر برداشته میشود. در این صورت کپسول را بنام مجری یا پیکسید میخوانند مانند میوه با رهنگ و گل ناز و برخی دیگر بواسطه سوراخها یی که در زیر صفحه کله واقع است دانه را آزاد میکنند در این صورت گرز خوانده میشوند مانند میوه شقایق و خشخاش. برخی میوه ها هم شکفتنشان با صدایی نسبه شدید توام و ناگهانی است مانند میوه گیاه فلوکس و میوه هور، پوشینه ای ژتینی و باندازه های مختلف که گرد ها و گاهی مایعات و روغنهای داوریی را به جهت مخفی نگهداشتن طعم بد آنها در درون آن جای میدهند
میوه گونه ای نارگیل که درویشان بدان زنجیر آویزند و لوله ای بیک انتهای آن وصل کنند و درون آن آب ریزند و بمراجعان دهند و یا آنرا وسیله گدایی سازند و آنچه را میگیرند (اعم از پول و یا هدیه) داخل آن میریزند. معمولا بر سطح خارجی کشکول اشعار و عبارات و شعار های درویشی را کنده کاری میکنند و چنین کشکولها یی نفیس و پر قیمت اند. توضیح: از روی شکل میوه این گونه نارگیل کشکول های فلزی (حلبی) یا سفالین نیز ساخته شده که در ایام عزا داری داخل آن آب میریختند و به تشنگان میدادند کشکل کشگل. یا کشکول گدایی، کشکولی که برای جمع آوری پول از مردم بکار برند، وسیله گدایی
میوه گونه ای نارگیل که درویشان بدان زنجیر آویزند و لوله ای بیک انتهای آن وصل کنند و درون آن آب ریزند و بمراجعان دهند و یا آنرا وسیله گدایی سازند و آنچه را میگیرند (اعم از پول و یا هدیه) داخل آن میریزند. معمولا بر سطح خارجی کشکول اشعار و عبارات و شعار های درویشی را کنده کاری میکنند و چنین کشکولها یی نفیس و پر قیمت اند. توضیح: از روی شکل میوه این گونه نارگیل کشکول های فلزی (حلبی) یا سفالین نیز ساخته شده که در ایام عزا داری داخل آن آب میریختند و به تشنگان میدادند کشکل کشگل. یا کشکول گدایی، کشکولی که برای جمع آوری پول از مردم بکار برند، وسیله گدایی