جدول جو
جدول جو

معنی کانجی - جستجوی لغت در جدول جو

کانجی
کنجد
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کانی
تصویر کانی
مربوط به کان، معدنی، استخراج شده از معدن، در علم زمین شناسی مادۀ طبیعی با ترکیبات شیمیایی و خواص فیزیکی معیّن
فرهنگ فارسی عمید
اسم هندی شونیز است. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
منسوب به کان یعنی معدنی، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
نام گذارنده به کنیه، (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
اسم هندی تخم زردک است، (تحفۀ حکیم مؤمن)، اسم فارسی حسوی است که از برور سازند، (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
لوچی، حول، دوبینی
لغت نامه دهخدا
(اَ جا)
از نجاه. رهاننده تر: فلم یجدوا حیله انجی و لا شیئاً انفع من استعمال سنن النوامیس. (رسائل اخوان الصفا).
ذباب حسام منه انجی ضریبه
و اعصی لمولاء وذامنه اطوع.
متنبی (در وصف قلم)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
انجیر. (فرهنگ فارسی معین). در طوالش به انجیر گویند. (از جنگل شناسی کریم ساعی ج 1 ص 245). و رجوع به انجیر شود
لغت نامه دهخدا
در کردی یعنی چشمه و در نام بسیاری از دهات مغرب ایران ظاهراً بهمین معنی است
لغت نامه دهخدا
ابوبکر کانی از شاعران متأخر عثمانی بود، شاعری قلندرمآب و لاابالی بشمار می رفت و سرانجام به فرقۀ مولوی پیوسته ومنزوی گشت و در سال 1206 درگذشت، دیوان مرتب و منشآت و هزلیات و لطایفی دارد، (از قاموس الاعلام ترکی)
ابوبکر کانی از شاعران ترک و نثرنویسانی بود که سعی داشتند از نفوذ فارسی در تألیفات خود احتراز جویند و ادبیات ترک را از نفوذ کلمات بیگانه پاک گردانند (1712-1792 میلادی)، (از اعلام المنجد)
لغت نامه دهخدا
(نِ)
الکانمی نام شاعری است از سیاهان. (از معجم البلدان) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان بارمعدن، بخش سرولایت شهرستان نیشابور، واقع در 18هزارگزی جنوب باختری چکنه بالا، کوهستانی، معتدل، سکنۀ آن 76 تن، قنات دارد، محصول آنجا غلات، تریاک، شغل اهالی زراعت مالداری، ابریشم بافی، راه مالرو، مزرعۀ اردلان جزء این ده احصا شده است، (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی از دهستان نقاب بخش جغتای شهرستان سبزوار، واقع در 240هزارگزی شمال خاوری جغتای سر راه شوسۀ عمومی سبزوار، جلگه، معتدل، سکنه 374 تن، قنات دارد، محصول آنجا غلات، تریاک، کنجد، زیره، شغل اهالی زراعت، کسب، راه: اتومبیل رو، (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی از دهستان ماروسک بخش سرولایت شهرستان نیشابور، 24هزارگزی جنوب خاوری چکنه بالا، کوهستانی، معتدل، سکنۀ آن 77تن، قنات دارد، محصول آنجا غلات، تریاک، شغل اهالی زراعت، راه آن مالرو، (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
خراباتی. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
عبدالعزیز بن امین، وی فرزند محمد امین خانجی است، او راست:بدایع الخیال که برگزیده ای است از مبتکرات فیلسوف روسی تولستوی، این کتاب بوسیلۀ او و اسماعیل یوسف الدوری بزبان عربی برگردانده شد و در مطبعۀ صباح بسال 1336 هجری قمری (1918 میلادی) در 100 صفحه به چاپ رسید، (از معجم المطبوعات)، رجوع به خانجی محمد امین شود
لغت نامه دهخدا
ملقب به معین الدین قاضی القضاه در اوایل ایام غازان خان، مؤلف تاریخ گزیده آرد: امرای بالتو و سولاهش و کرداری و اقبال بروم در سنۀ ثمان و تسعین مخالف غازان خان شدند امرای چوپان و سوتای به حکم فرمان برفتند و ایشان را قهر کردند، مولانا رکن الدین صائن قاضی سمنان و سید قطب الدین شیرازی و خواجه معین الدین غانجی که قاضی القضاه و الغبتکچی مستوفی ممالک بودند مخالفت وزراء کردند و خواستند که در ملک خلل افتد، غازان خان ایشان را در سنۀ سبع مائه به یاسا رسانید، (تاریخ گزیده ص 594)
لغت نامه دهخدا
(نَ)
منسوب است به (سان) که قریه ای است در نواحی بلخ. (الانساب سمعانی) (اللباب فی تهذیب الانساب)
لغت نامه دهخدا
(نِ)
کارنگی (آندریو) (1835- 1919 میلادی) صاحب مؤسسات معروف آمریکایی. وی مؤسسه ای بنام ’مؤسسۀ کارنجی’، ایجاد کرد و هدف آن یاری بامور فرهنگی و خیریۀ اقطار جهان بود. در تاریخ ایران باستان آمده: عده ای از متخصصین آمریکائی آن در سال (1904 میلادی). شهر قدیم ’آنائو’، واقع در 14هزارگزی عشق آباد را که تراکمه ’الو’ نامند، حفر کرده و نظر داده اند که قدمت این شهر به سه الی چهار هزار سال قبل از میلاد میرسد. (ازتاریخ ایران باستان چ 2 ص 2643)
لغت نامه دهخدا
(نِ)
منسوب به کانم. رجوع به کانم شود
لغت نامه دهخدا
به یونانی و به سریانی مصطکی ابیض است
لغت نامه دهخدا
تصویری از انجی
تصویر انجی
انجیر
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به} کان {معدنی. توضیح موادی را گویند که در طبیعت از معدن استخراج میشوند و بصورت ترکیبات مختلف هستند و معمو عنصر و ماده مفید آنها را پس از تصفیه از ترکیب معدنی خارج میکنند ترکیبی که در طبیعت وجود دارد و بهمان صورت از معدن استخراج شود، سنگهای فلزی معدنی که در معدن با نا خالصیهای دیگر مخلوط هستند و باید جهت استخراج فلز تصفیه شوند کلوخه سنگ معدنی. یا کانیها. ترکیبات مختلفی که در طبیعت وجود دارند و تشکیل ذخایر معدنی را میدهند معدنیها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کاجی
تصویر کاجی
کاش، کاشکی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کانی
تصویر کانی
معدنی، موادی را گویند که در طبیعت از معدن استخراج می شوند و به صورت ترکیبات مختلف هستند و معمولاً عنصر و ماده مفید آنها را پس از تصفیه از ترکیب معدنی خارج می کنند، ترکیبی که در طبیعت وجود دارد و به همان صورت از معدن ا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کرانجی
تصویر کرانجی
((کَ))
کناره گیر. نقیض میانجی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کانی
تصویر کانی
ماده معدنی، معدنی
فرهنگ واژه فارسی سره
کنج، گوشه، زاویه، یک قطعه گوشت در سیخ کباب
فرهنگ گویش مازندرانی
کنجد
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع پنجک رستاق منطقه ی کجور، بگذار، اجازه بده
فرهنگ گویش مازندرانی
نام مرتعی در آمل، نام دهکده ای در بالا لاریجان آمل
فرهنگ گویش مازندرانی
کنجد
فرهنگ گویش مازندرانی
کدام سو، کدام ور
فرهنگ گویش مازندرانی
موی پیچان، موی فر
فرهنگ گویش مازندرانی
نان کنجدی
فرهنگ گویش مازندرانی
برنزی، برنز
دیکشنری اردو به فارسی