جدول جو
جدول جو

معنی کامپیوتر - جستجوی لغت در جدول جو

کامپیوتر
دستگاهی الکترونیکی دارای حافظه ای با حجم زیاد برای ذخیره سازی و پردازش سریع اطلاعات، انجام محاسبات، تنظیم و کنترل ماشین آلات، رایانه
فرهنگ فارسی عمید
کامپیوتر
نوعی ماشین حساب که مسائل سخت ریاضی را در کوتاه ترین مدت محاسبه می کند، مغز الکترونیکی
فرهنگ لغت هوشیار
کامپیوتر
((تِ))
دستگاه الکترونیکی که دارای حافظه ای با ظرفیت زیاد و امکانات پردازش بسیار سریع اطلاعات است، رایانه (واژه فرهنگستان)، رایانه
تصویری از کامپیوتر
تصویر کامپیوتر
فرهنگ فارسی معین
کامپیوتر
رایانه
تصویری از کامپیوتر
تصویر کامپیوتر
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گرافیک کامپیوتری
تصویر گرافیک کامپیوتری
گرافیک کامپیوتری به فرآیند و تکنولوژی ایجاد، ویرایش، و نمایش تصاویر و ویدئوها با استفاده از رایانه و نرم افزارهای مخصوص برای این منظور اشاره دارد. این حوزه فناوری به طور گسترده در بسیاری از صنایع از جمله طراحی صنعتی، هنرهای دیجیتال، انیمیشن، بازی سازی، معماری، مهندسی، پزشکی، آموزش، علم، و موارد دیگر استفاده می شود.
در گرافیک کامپیوتری، تصاویر و ویدئوها با استفاده از تکنیک های مختلفی مانند رندرینگ سه بعدی، ویرایش تصاویر، ایجاد افکت های ویژه، مدل سازی سه بعدی، و غیره، با استفاده از نرم افزارهایی نظیر Adobe Photoshop، Autodesk Maya، Blender، Cinema 4D، و غیره، ساخته و پردازش می شوند.
از جمله فنون و تکنیک هایی که در گرافیک کامپیوتری استفاده می شوند، می توان به رندرینگ، مدل سازی سه بعدی، انیمیشن، طراحی وب، طراحی بازی، و ایجاد افکت های ویژه اشاره کرد. این فناوری از زمان ابتدای دهه ۱۹۶۰ تا به امروز رشد چشمگیری داشته است و با پیشرفت تکنولوژی، ابزارها و تکنیک های مختلفی برای خلق و ویرایش تصاویر و ویدئوها ارائه شده است.
خلق نقاشی متحرک و انجام کارهای گرافیکی با کامپیوتر. بعد از آنکه داده های لازم برای خلق هر صحنه، از جمله اطلاعات لازم در مورد پرسپکتیو، نورپردازی و حرکت به کامپیوتر داده شد، تصاویری شکل می گیرد که می توان آنها را روی فیلم سیاه و سفید یا رنگی ضبط کرد. تصاویر کامپیوتری در سال های اخیر وضوح بسیار زیاد و دقت بالایی به دست آورده اند و دیگر در آنها اثری از خطوط کنگره ای و لبه های خشن دیده نمی شود. امروزره گرافیک های کامپیوتری کاربرد بسیار زیادی دارند
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از کمپیوتر
تصویر کمپیوتر
کامپیوتر، دستگاهی الکترونیکی دارای حافظه ای با حجم زیاد برای ذخیره سازی و پردازش سریع اطلاعات، انجام محاسبات، تنظیم و کنترل ماشین آلات، رایانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کامپیوتری
تصویر کامپیوتری
محوسب
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از کامپیوتری
تصویر کامپیوتری
Computer
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کامپیوتری
تصویر کامپیوتری
informatique
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از کامپیوتری
تصویر کامپیوتری
computerbasiert
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کامپیوتری
تصویر کامپیوتری
计算机的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از کامپیوتری
تصویر کامپیوتری
کمپیوٹری
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از کامپیوتری
تصویر کامپیوتری
কম্পিউটার
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از کامپیوتری
تصویر کامپیوتری
คอมพิวเตอร์
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از کامپیوتری
تصویر کامپیوتری
ya kompyuta
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از کامپیوتری
تصویر کامپیوتری
bilgisayar
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از کامپیوتری
تصویر کامپیوتری
コンピュータの
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از کامپیوتری
تصویر کامپیوتری
מחשובי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از کامپیوتری
تصویر کامپیوتری
komputerowy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کامپیوتری
تصویر کامپیوتری
컴퓨터의
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از کامپیوتری
تصویر کامپیوتری
komputerisasi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از کامپیوتری
تصویر کامپیوتری
computacional
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از کامپیوتری
تصویر کامپیوتری
computergestuurd
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از کامپیوتری
تصویر کامپیوتری
informatico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از کامپیوتری
تصویر کامپیوتری
informático
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از کامپیوتری
تصویر کامپیوتری
комп'ютерний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از کامپیوتری
تصویر کامپیوتری
компьютерный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از کامپیوتری
تصویر کامپیوتری
कंप्यूटर आधारित
دیکشنری فارسی به هندی