جدول جو
جدول جو

معنی کامبرزی - جستجوی لغت در جدول جو

کامبرزی(بِ)
مرکز کامبره. ناحیۀ قدیمی از فرانسه، مطابق عهدنامۀ 1678 میلادی که بین فرانسه و هلند منعقد شد جزو قلمرو فرانسه گردید
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کامبوزیا
تصویر کامبوزیا
(پسرانه)
گویش امروزی کبوجیه، نام پسر کوروش پادشاه هخامنشی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از کامبیز
تصویر کامبیز
(پسرانه)
گویش امروزی کبوجیه، نام پسر کوروش پادشاه هخامنشی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از کامبرین
تصویر کامبرین
دورۀ اول از دوران پالئوزوئیک
فرهنگ فارسی عمید
(مِ)
شهری است در افریقای جنوبی (ل کاپ) که 79000 تن سکنه و معادن الماس دارد. (از لاروس)
لغت نامه دهخدا
مرکز بخش در پاد کاله در ناحیۀ بتن، 680 تن سکنه دارد
لغت نامه دهخدا
(زِ)
کامبوزس یکی از نامهای متعددی است که مورخان به کمبوجیه داده اند. (ایران باستان ج 1 ص 478)
لغت نامه دهخدا
قسمی ماهی که پشۀ مالاریا را خورد، (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از امبازی
تصویر امبازی
شرکت (در امور مادی و معنوی) همکاری همدستی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کاموری
تصویر کاموری
کامیابی کامرا نی، توفیق فیروز مندی
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی از لاتینی کامبریایی اولین دوره از ادوار پنجگانه دوران اول زمین شناسی که ته نشست هایش قدیمی ترین طبقات این دوران را تشکیل میدهد و رسوباتش بشتر از جنس شیست و کوآرتزیت آهک و دج (ماسه سنگ) میباشد که با فسیلهای فرامی نی فرها و اسفنجها و مرجانها و تری لوبیت ها مشخص است. وجه تسمیه این دوره بمناسبت نام قدیمی سرزمین گال (قسمتی از جزیره بریتانیا کبیر) که بنام کامبریا موسوم بوده میباشد. ته نشست های این دوره اول دفعه در سال 1835 میدی وسیله سد گویک انگلیسی شناخته شده است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کامبرین
تصویر کامبرین
((بِ یَ))
اولین دوره از ادوار پنجگانه دوران اول زمین شناسی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کاربری
تصویر کاربری
آکتیویته
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کاربردی
تصویر کاربردی
عمليٌّ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از کاربردی
تصویر کاربردی
Applicative
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کاربردی
تصویر کاربردی
applicatif
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از کاربردی
تصویر کاربردی
прикладний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از کاربردی
تصویر کاربردی
প্রয়োগকৃত
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از کاربردی
تصویر کاربردی
aplicativo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از کاربردی
تصویر کاربردی
anwendungsbezogen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کاربردی
تصویر کاربردی
aplikacyjny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کاربردی
تصویر کاربردی
تطبیقی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از کاربردی
تصویر کاربردی
inayoweza kutumika
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از کاربردی
تصویر کاربردی
ประยุกต์
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از کاربردی
تصویر کاربردی
aplicativo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از کاربردی
تصویر کاربردی
uygulamalı
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از کاربردی
تصویر کاربردی
応用的な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از کاربردی
تصویر کاربردی
应用的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از کاربردی
تصویر کاربردی
אפליקטיבי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از کاربردی
تصویر کاربردی
прикладной
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از کاربردی
تصویر کاربردی
aplikatif
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از کاربردی
تصویر کاربردی
अनुप्रयुक्त
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از کاربردی
تصویر کاربردی
toepasselijk
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از کاربردی
تصویر کاربردی
applicativo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از کاربردی
تصویر کاربردی
응용된
دیکشنری فارسی به کره ای