جدول جو
جدول جو

معنی کالریمتر - جستجوی لغت در جدول جو

کالریمتر(لُ مِ)
گرماسنج. میزان الحراره. رجوع به گرماسنج در همین لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا
کالریمتر
گرما سنج، میزان الحراره
تصویری از کالریمتر
تصویر کالریمتر
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کالری متر
تصویر کالری متر
ابزاری برای اندازه گیری میزان حرارت اجسام، گرماسنج
فرهنگ فارسی عمید
(لُ مِ رِ بِ تِ لُ)
نام نوعی کالریمتر است متشکل از ظرفی برنجی با گنجایش دویست و پنجاه تا هزار سانتیمتر مکعب، جدار داخلی و خارجی آن صیقلی شده است، تا از عمل تشعشع حرارتی جلوگیری کند، این ظرف در روی پایه های عایق چوب پنبه، داخل ظرف دیگری که جدار داخلی آن صیقلی شده قرار گرفته است و دور این ظرف را با نمد می پوشانند. در کالریمترهای دقیق تر چندین ظرف صیقلی در داخل هم قرار گرفته است. در داخل این دستگاه یک میزان الحراره و یک میلۀ بهم زن وجود دارد. برای تفصیل بیشتر رجوع به ج 1 ترمودینامیک دکتر روشن چ 1337 از ص 43 تا ص 65 شود)
لغت نامه دهخدا
تصویری از کالریمتری
تصویر کالریمتری
فرانسوی گرما سنجی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کالریمتریک
تصویر کالریمتریک
فرانسوی گرما سنجیک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کالیمتر
تصویر کالیمتر
فرانسوی گرما سنج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اکلیمتر
تصویر اکلیمتر
فرانسوی شیبسنج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اکلیمتر
تصویر اکلیمتر
شیب سنج
فرهنگ واژه فارسی سره